کلمه جو
صفحه اصلی

نادم


مترادف نادم : پشیمان، تائب، توبه دار، توبه کار، متاسف

برابر پارسی : پشیمان، شرمسار

فارسی به انگلیسی

penitent, remorseful, repentant, rueful, sorry, regretful

sotty, regretful, penitent, remorseful


penitent, remorseful, repentant, rueful, sorry


مترادف و متضاد

پشیمان، تائب، توبه‌دار، توبه‌کار، متاسف


regretful (صفت)
پشیمان، نادم، متاسف، پر تاسف، متاثر، نامراد

remorseful (صفت)
پشیمان، اندوهناک، نادم

penitent (صفت)
پشیمان، توبه کار، اندوهناک، تائب، نادم

فرهنگ فارسی

پشیمان
( اسم ) ۱- پشیمان . ۲- شرمنده خجل شرمسار.

فرهنگ معین

(د ) [ ع . ] (اِفا. ) پشیمان .

لغت نامه دهخدا

نادم. [ دِ ] ( ع ص ) اسم فاعل از نِدَم و ندامة. ( اقرب الموارد ). پشیمان.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء )( دهار ) ( غیاث اللغات ). || شرمسار. خجل. شرمنده. متأسف. ( ناظم الاطباء ). ج ، نُدّام ، نادمون.

فرهنگ عمید

پشیمان.


کلمات دیگر: