بی ثمر، عقیم، خنثی، خشک، نازا، بی حاصل، سترون، تهی
sterile(صفت)
عقیم، بایر، نازا، سترون، بی بار، بی حصل
فرهنگ فارسی
← سترون 2
زن یاحیوان ماده که آبستن نشود، سترون ( صفت ) ۱ - ماده هر حیوانی و انسانی که بچه نزاید سترون عقیم . ۲ - موجود زنده ای که نتواند تولید مثل نماید عقیم بسته رحم سترون بی نطفه بی زاد و ولد بی بار بی میوه .
فرهنگ معین
(ص فا. ) سترون ، عقیم ، مادة هر حیوانی که آبستن نشود.
لغت نامه دهخدا
نازا. ( نف مرکب ) ماده هر حیوان که زاینده نباشد. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). عقیم. که نزاید. که هیچ نزاید. سترون. قسری. عاقر. ستاغ. نازاینده.