کلمه جو
صفحه اصلی

ماساژ دادن


مترادف ماساژ دادن : مالش دادن، مشت ومال کردن

فارسی به انگلیسی

knead, massage

فارسی به عربی

تدلیک

مترادف و متضاد

massage (فعل)
ماساژ دادن، مشتمال دادن، مشت و مال دادن

مالش‌دادن، مشت‌ومال کردن


لغت نامه دهخدا

ماساژ دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) مالش دادن عضوی با دست یا با وسائل طبی ، برای تولید آرامش و رفع کوفتگی و خستگی یا برای لاغر شدن عضو. مشت و مال دادن. و رجوع به ماساژ شود.


کلمات دیگر: