نادیده گرفتن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اهمال ، اِخْتِراق
مترادف و متضاد
نادیده گرفتن، اعتنآء نکردن
وانمود کردن، پنهان کردن، نادیده گرفتن، تلبیس کردن، تدلیس کردن، بهانه کردن، خشکه مقدس بودن
نادیده گرفتن، پشیمان شدن، اصلاح شدن، توبه کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) چشم پوشی کردن غمض عین : [ طبعا نمیتوانست سهل انگاریهای زن را در بردار و بگذار و پخت و پز یا سایر امور خانه نادیده نگیرد . ]
فرهنگ معین
( ~ . گ ر تَ )(مص م . ) چشم پوشی کردن ، غمض عین .
لغت نامه دهخدا
نادیده گرفتن. [ دی دَ / دِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) غمض عین. چشم پوشی کردن. به روی خود نیاوردن. ندیده انگاشتن. تعمیه.
پیشنهاد کاربران
زیر سبیلی
omit
Turn a blind eye to
ندیده اشتباه
ندیده گرفتن
توجه نکردن، محل نگذاستن
Ignore
let ( someone or something ) slip by
چشم بر قضیه ای بستن
close ( one's ) eyes to ( something )
کلمات دیگر: