ماساژ یا ورزمان به دستکاری لایه های سطحی و عمیق عضلانی و بافت همبند با استفاده از تکنیک های مختلف، به منظور افزایش عملکرد، کمک در روند درمان، و ترویج آرامش و آسایش است. ماساژ شامل فشار ثابت یا در حال حرکت یا لرزش، و کمک به حرکات مکانیکی بدن است که می تواند با دست، انگشتان، آرنج، زانو، ساعد، و پاها انجام می شود. بافت هدف ماساژ شامل عضلات، تاندونها، رباطها، فاسیا،
پوست، مفاصل، یا سایر بافت همبند، و همچنین رگ های لنفاوی، یا اندام های دستگاه گوارش است. به فرد ماساژدهنده "ماسور" گفته می شود و به دستگاه الکتریکی که عمل ماساژ را برای بدن انجام می دهد ماساژور گفته می شود.
درمورد ریشه واژه ماساژ اطلاعات دقیقی در دسترس نیست اما برخی واژه شناسان گمان میبرند که ماساژ از واژه مسا عربی به معنای "دست زدن" گرفته شده یا از واژه مسا (massa) در زبان لاتین به معنای "خمیر" گرفته شده است . برخی دیگر از واژه شناسان احتمال یونانی یا فرانسوی الاصل بودن این واژه را می دهند.
در ایران این عمل دلک (دَ ل ک. م عربی) یا غمز (غَ م ز. م عربی) به معنای اخصّ آن نامیده می شد. ابتدا در دربار شاهان و سپس در حمام های شهر دست کم از دوران پسا اسلامی بدین سو رواج داشته. این کار به وسیله روغن های گیاهی و خوشبو، به دور از سرما انجام می گرفت. مَثَل مشهور "شیربی یا و دم و اشکم که دید " مولانا در دفتر اول مثنوی و نیز داستان توبه نصوح هر دو با مراجعه به دلاک آغاز شده است. در منابع اسلامی برای هر روغنی خواصی قید شده و توصیه هایی دربارهٔ ماساژ با آن ها صورت گرفته.
در ذخیره می خوانیم در طب قدیم ایران باستان (معروف به طب یونانی) نیز این عمل را موجب جریان یافتن اخلاط چهارگانه آب (بلغم) باد (دم) خاک (سودا) و آتش (صفرا) در خون و در نتیجه به تعادل رسیدن فوری بدن می دانستند.