مترادف ماما : دایه، قابله، ماماچه، مادر، مامان
ماما
مترادف ماما : دایه، قابله، ماماچه، مادر، مامان
فارسی به انگلیسی
midwife
فارسی به عربی
اخصائی الولادة , قابلة
مترادف و متضاد
ماما، قابله
ماما، قابله، قابلگی
ماما، قابله، پزشک متخصص زایمان، متخصص زایمان
۱. دایه، قابله، ماماچه
۲. مادر، مامان
دایه، قابله، ماماچه
مادر، مامان
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- مادر : گفت : ماما . درست شد دستم چون گل از دست دیگران رستم . ( هفت پیکر . چا . استانبول ۱۵۷ چا . ارمغان ۲ . ) ۱۸۹ - کسی که زن حامله را در وضع حمل یاری کند وبچ. او را بگیرد قابله .
فردی که به حرفۀ مامایی اشتغال دارد
فرهنگ معین
(اِ. ) ۱ - مادر. ۲ - قابله .
لغت نامه دهخدا
ماما. ( اِ ) مادر. ( ناظم الاطباء ). مادر. ام. والده. زن که کودکی یا کودکانی زاده است. در زبان اطفال ، نه نه. مامان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
آن خر پدرت به دشت خاشاک زدی
مامات دف دورویه چالاک زدی.
( منسوب به رودکی از احوال و اشعار ج 3 ص 1046 ).
نشود مرد پر دل و صعلوک
پیش ماما و بادریسه و دوک.
تو مشو تر چو خوانمت استر.
نام سفندیار که ماما برافکند.
چوگل از دست دیگران رستم.
|| قابله. باراج . ژم. ماماچه. ( ناظم الاطباء ). آنکه زن حامله را در هنگام زادن یاری کند و بچه او را بگیرد. طبیب گونه ای که مواظب سلامت زائو و بچه اوست گاه زادن و چند روز پس از آن. مام ناف. پازاج. پیشدار. قابله. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- امثال :
ماما آورده را مرده شو می برد. نظیر: العادة طبیعة ثانیة. با شیر اندرون شده با جان بدر شود. ( امثال و حکم ج 3 ص 1394 وج 1 ص 257 ).
ماما که دوتا شد سر بچه کج بیرون می آید. نظیر: خانه ای را که دو کدبانوست خاک تازانوست ، آشپز که دو تا شد آش یا شور است یا بی مزه. ( امثال و حکم ج 3 ص 1392 و ج 1 ص 2 ).
آن خر پدرت به دشت خاشاک زدی
مامات دف دورویه چالاک زدی.
( منسوب به رودکی از احوال و اشعار ج 3 ص 1046 ).
نشود مرد پر دل و صعلوک
پیش ماما و بادریسه و دوک.
سنائی.
هست مامات اسب و باباخرتو مشو تر چو خوانمت استر.
سنائی.
هر شیرخواره را نرساند به هفت خوان نام سفندیار که ماما برافکند.
خاقانی.
گفت ماما درست شد دستم چوگل از دست دیگران رستم.
نظامی.
و رجوع به مامان شود.|| قابله. باراج . ژم. ماماچه. ( ناظم الاطباء ). آنکه زن حامله را در هنگام زادن یاری کند و بچه او را بگیرد. طبیب گونه ای که مواظب سلامت زائو و بچه اوست گاه زادن و چند روز پس از آن. مام ناف. پازاج. پیشدار. قابله. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- امثال :
ماما آورده را مرده شو می برد. نظیر: العادة طبیعة ثانیة. با شیر اندرون شده با جان بدر شود. ( امثال و حکم ج 3 ص 1394 وج 1 ص 257 ).
ماما که دوتا شد سر بچه کج بیرون می آید. نظیر: خانه ای را که دو کدبانوست خاک تازانوست ، آشپز که دو تا شد آش یا شور است یا بی مزه. ( امثال و حکم ج 3 ص 1392 و ج 1 ص 2 ).
فرهنگ عمید
۱. زنی که هنگام زاییدن زن آبستن بچۀ او را می گیرد و زائو را پرستاری می کند، ماماچه، مام ناف، بازاج، پازاچ، پیش نشین، قابله.
۲. مادر.
۲. مادر.
دانشنامه عمومی
ماما یا قابله شخصی است که در پزشکی زایمان تبحر دارد. اگرچه این اصطلاح معمولاً برای زنان به کار گرفته می شود ولی مردان نیز می تواند استفاده شود. کارهای ماما مربوط به زایمان، دوران پس از زایمان و به طور عمومی تر بهداشت زنان است.
جراحی زنان و زایمان
پرستار مامایی
جراحی زنان و زایمان
پرستار مامایی
wiki: فراطبیعی درام ترسناک کانادایی به کارگردانی و نویسندگی اندی موشیاتی است که براساس یک فیلم کوتاه آرژانتینی با عنوان «Mamá» در سال ۲۰۰۸، اثر موشیاتی ساخته شده است. از بازیگران آن می توان به جسیکا چستین، نیکولای کاستر-والدو و دانیل کش اشاره کرد. فیلمبرداری ماما از اکتبر ۲۰۱۱ در شهرهای همیلتون و تورنتو انجام گرفت و در نهایت توسط یونیورسال استودیوز در تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۱۳ در ایالات متحده اکران شد.
ویکی پدیای انگلیسی نوشتار Mama (2013 film)
اندی موشیاتی برای طراحی شخصیت خیالی «ماما» از روی یکی از نقاشی های مودیلیانی الهام گرفته است.
جفری (پدر خانواده) پس از اینکه ثروتش را در بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۷ از دست داد به مرز جنون می رسد و کارکنان، شریک ها و همسرش را به قتل می رساند و دو دختر کوچکش (ویکتوریا ۳ ساله و لیلی ۱ ساله) را به جنگل می برد تا آن ها را هم به قتل برساند. آن ها وارد یک خانه جنگلی می شوند و جفری می خواهد دخترش را بکشد که اتفاقی نا معلوم از این واقعه جلوگیری می کند.
دخترها ۵ سال در این خانه باهم زندگی می کنند و بعد عمویشان (لوکاس) آن ها را پیدا کرده و تصمیم می گیرد سرپرستیشان را به عهده بگیرد. اما همسر او (آنابل) با این کار مخالف است. لوکاس از راه نقاشی و آنابل از راه نوازندگی در یک گروه راک امرار معاش می کنند و دادگاه (که بین لوکاس و خالهٔ مادر بچه ها - جین - است) می خواهد تا سرپرستی کودکان را به جین بسپارد، اما در همین بین دکتر جرالد (روانشناسی که می خواهد روی دخترها مطالعه کند) به کمک لوکاس میآید و خانه ای را در اختیار او قرار می دهد تا با همسرش و دخترها به آنجا نقل مکان کنند.
ویکی پدیای انگلیسی نوشتار Mama (2013 film)
اندی موشیاتی برای طراحی شخصیت خیالی «ماما» از روی یکی از نقاشی های مودیلیانی الهام گرفته است.
جفری (پدر خانواده) پس از اینکه ثروتش را در بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۷ از دست داد به مرز جنون می رسد و کارکنان، شریک ها و همسرش را به قتل می رساند و دو دختر کوچکش (ویکتوریا ۳ ساله و لیلی ۱ ساله) را به جنگل می برد تا آن ها را هم به قتل برساند. آن ها وارد یک خانه جنگلی می شوند و جفری می خواهد دخترش را بکشد که اتفاقی نا معلوم از این واقعه جلوگیری می کند.
دخترها ۵ سال در این خانه باهم زندگی می کنند و بعد عمویشان (لوکاس) آن ها را پیدا کرده و تصمیم می گیرد سرپرستیشان را به عهده بگیرد. اما همسر او (آنابل) با این کار مخالف است. لوکاس از راه نقاشی و آنابل از راه نوازندگی در یک گروه راک امرار معاش می کنند و دادگاه (که بین لوکاس و خالهٔ مادر بچه ها - جین - است) می خواهد تا سرپرستی کودکان را به جین بسپارد، اما در همین بین دکتر جرالد (روانشناسی که می خواهد روی دخترها مطالعه کند) به کمک لوکاس میآید و خانه ای را در اختیار او قرار می دهد تا با همسرش و دخترها به آنجا نقل مکان کنند.
wiki: ماما (فیلم ۲۰۱۳)
فرهنگستان زبان و ادب
{midwife} [پزشکی] فردی که به حرفۀ مامایی اشتغال دارد
نقل قول ها
ماما (فیلم ۲۰۱۳). ماما (به انگلیسی: Mama) فیلمی است ترسناک، محصول کانادا که در تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۱۳ اکران شده است.
•
•
wikiquote: ماما_(فیلم_۲۰۱۳)
گویش اصفهانی
تکیه ای: mâmâča
طاری: qâbela
طامه ای: mâmâ
طرقی: mâmâča
کشه ای: qâbela
نطنزی: mâmâ
گویش بختیاری
ماما، قابله.
جدول کلمات
قابله
پیشنهاد کاربران
بمعنی خواهر کارمند و پرستار می باشد، که در بیمارستان مراقب بیماران است.
مشاور ، آنکه در محله از او نظر بخواهند ، تیز خاطر ، روشن رای، زن ساخته روزگاربا مال که از مال چیزی کسی را ندهد ،
واژه از زبان هندی - فارسی - اروپای که همخانواده واژه مادر یا مامان می باشد. این واژه هیچ ربطی به واژه عربی ام ندارد.
مادر به معنی پستان مادر و مکیدن است، مه مه بمعنی خوراک در زبان کودکان که نشعت گرفته از واژه مادر است، بعبارت دیگر مادر به معنی حیوان پستاندار می باشد.
مادر به معنی پستان مادر و مکیدن است، مه مه بمعنی خوراک در زبان کودکان که نشعت گرفته از واژه مادر است، بعبارت دیگر مادر به معنی حیوان پستاندار می باشد.
به معنای مامان، مادر
با بچه ای که هنوز زبان باز نکرده اینگونه حرف میزنند:
بَ بَ، بابا= پدر
مَ مَ، ماما=مادر
دَ دَ=خواهر
گَ گَ =برادر
پَ پَ=پدربزرگ
نَ نَ=مادر بزرگ
زمانی که بچه بزرگ می شود خانواده خود را اینگونه صدا میزند:
بو ( بُُ ) ، بواَ، بَوَ=پدر
دا، دی، دایه، دالکه=مادر
دَده، دَدی=خواهر
گَ گه، گَ یه، گَ گو، گَ وو= برادر
پاپا، باوا=پدربزرگ
نَنه=مادربزرگ
زمانی که بخواهد بستگی خود با خانواده را بگوید:
پدر
مادر
خواهر
برادر
پاپا
ننه، داگَپ ( گَپ به مَنای بزرگ )
دایه، قابله، ماماچه، مادر، مامان
در گویش دری: دایی، برادر مادر
کلمات دیگر: