کلمه جو
صفحه اصلی

ناپیوستگی

فارسی به انگلیسی

discontinuity

فارسی به عربی

توقف

مترادف و متضاد

discontinuity (اسم)
فاصله، انقطاع، انفصال، ناپیوستگی، عدم تجانس، عدم پیوستگی، عدم اتصال

فرهنگ فارسی

رویدادها یا تغییرات بنیادین و برگشت‌ناپذیری که در روندها تأثیرات شگرفی دارند و با متغیرهای معمول نمی‌توان آنها را توضیح داد


فرهنگستان زبان و ادب

{discontinuity} [آینده پژوهی و آینده نگری] رویدادها یا تغییرات بنیادین و برگشت ناپذیری که در روندها تأثیرات شگرفی دارند و با متغیرهای معمول نمی توان آنها را توضیح داد


کلمات دیگر: