پنهانی، رکود، نهفتگی، پوشیدگی، ناپیدایی، دوره کمون، دوره عکس العمل، مرحله پنهانی
ناپیدایی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
۱ - نامرئی بودن خفائ :[ نه من گفتم شمارا که من دانم خدای ناپیداییهای آسمان و زمین ..] ۲ - غیبت مقابل پیدایی.
لغت نامه دهخدا
ناپیدایی. [ پ َ / پ ِ ] ( حامص مرکب ) خفاء. نامرئی بودن. غیرمشهود بودن. غیبت. ناپدیدی.
کلمات دیگر: