اردشیر یکم نام دو تن از پادشاهان در تاریخ ایران بوده است:
اردشیر یکم (هخامنشی) پادشاه هخامنشی، پسر خشایارشا.
اردشیر بابکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی.
در شاهنامهٔ فردوسی، بهمن پسر اسفندیار از جانب گشتاسپ اردشیر نامیده شده است. و این نخستین بار است که پادشاهی اردشیر نامیده شده است. از این رو بهمن اسفندیار هم به گونه ای اردشیر یکم در دودمان کیانی محسوب می شود.
اردشیر یکم (هخامنشی) پادشاه هخامنشی، پسر خشایارشا.
اردشیر بابکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی.
در شاهنامهٔ فردوسی، بهمن پسر اسفندیار از جانب گشتاسپ اردشیر نامیده شده است. و این نخستین بار است که پادشاهی اردشیر نامیده شده است. از این رو بهمن اسفندیار هم به گونه ای اردشیر یکم در دودمان کیانی محسوب می شود.
wiki: خشایارشا و ملکه آمستریس، ششمین پادشاه هخامنشی از سال ۴۶۵ تا ۴۲۴ پیش از میلاد بود.
فهرست شاهان هخامنشی
آرامگاه اردشیر یکم
او سومین پسر خشایارشا بود. اردشیر پسر خشایارشا و ملکه آمِستریس (دختر اُتانس) است. پس از به قتل رسیدنِ پدر و برادرش داریوش که جانشینِ قانونی بود، به دستِ اردوان فرمانده گارد نگهدار شاه، بر تختِ شاهی نشست. اردوان به طور موقت، اردشیر، را بر تخت نشاند و خودش از طریق پسران خویش قصد داشت به هنگام فرصت وی را نیز از میان بردارد، اما اردشیر از این توطئه آگاهی یافت و در دفع او پیشدستی کرد. اردشیر، اردوان و پسرانش را کشت و خود را شاهنشاه خواند. اردشیر ۴۱ سال فرمانروایی کرد.
مورخ با جلوس اردشیر اول به تخت سلطنت در برابر مجموعه سندهای وقایع نگارانه رو به کاهش قرار می گیرد. کتسیاس به شرح حال خاندان مگابیزوس یا بغه بوخشه، بیشتر علاقه مند است تا تاریخ دودمان هخامنشی، از دخالت متضاد بغبیش در توطئه ضد خشایارشا تا نابودی زوپوروس دوم پس از مرگ اردشیر، پیرامون این شخصیت و پسرانش دور می زند پس باز دربارهٔ مرافعه های دریای اژه است که بیشترین اطلاعات را داریم، به ویژه از طریق نوشته های دیودوروس سیسیلی و توسیدیدس، که نحول کشمکش های آتنی - پارسی آسیای صغیر را در مصر دنبال می کنند. از طریق تورات (عزرا و نحمیا) می توان تحلیلی از موقعیت های داخلی یهودیه انجام داد - البته با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات تاویلی امروزه نیز غلبه ناپذیر می نماید. دربارهٔ دو منطقه، اسناد و مدارک بیشتری در اختیار داریم. اول در مورد ناحیه بابل به واسطه بایگانی موروشوها، که اساساً مربوط به دوران سلطنت اردشیر اول و داریوش دوم است. همچنین در مورد مصر، به واسطه اسناد آرامی (که به ویژه، نه انحصاراً به الفانتین تعلق دارند). در اسناد آرامی بخش مکاتبات ارشامه، خشثرپاون مصر را، که بر روی پوست نگاشته شده اند، می توان به سهولت جدا کرد. باید بیفزاییم که برای نخستین بار پس از نخستین سال های سلطنت داریوش اول اشاره به مرافعات ایران شرقی داریم. اما شمار اسناد مکتوب تخت جمشید تقلیل می یابد: جدیدترین کاوش ها هر چند سبب ارزیابی مجدد نقش اردشیر اول در مقام بناکننده شده است، اما تفسیر تاریخی آن ها همچنان به صورت یک معضل باقی مانده است.
اسناد موجود، هم ناقص و هم نامطمئن اند و هم مشکل عمده ای دربردارند که همانا تاریخ گذاری شان است. بسیاری از اسناد بابلی یا آرامی بر اساس سال سلطنت اردشیر تاریخ گذاری شده اند. لیکن از آنجا که اردشیر اول و دوم هر دو مدت زمان طولانی سلطنت کرده اند، اغلب تعیین زمان قطعی دشوار است. فقط بررسی اسامی خاص گاه می تواند روشنگر باشد، زیرا اغلب اوقات، نه خط و نه شناخت خطوط قدیمی معیارهایی عمده ای به شمار نمی آیند. در مورد کتیبه های یونانی و آرامی و آسیای صغیر که تاریخ سلطنت اردشیر را دارند، با آنکه مسئله مهم ترین اسناد تاریخی در میان است، با مشکلات مشابه مواجه هستیم، مانند کتیبه یونانی ساردیس که حاکی از اهدای پیکره ای توسط یکی از مأموران عالی رتبه خشثرپاون نشین است یا کتیبه آرامی کیلیکیایی، که گواه وجود یک مرکز قدرت هخامنشی در کوهستان است. باید بیفزاییم که به نظر می رسد که نویسندگان یونانی گهگاه اردشیرها را با یکدیگر اشتباه می گرفتند. همین احتمال حداقل بعضی از بحث های بی پایان دربارهٔ تعیین زمان مأموریت عزرا و نحمیا در اورشلیم را توجیه می کند.
فهرست شاهان هخامنشی
آرامگاه اردشیر یکم
او سومین پسر خشایارشا بود. اردشیر پسر خشایارشا و ملکه آمِستریس (دختر اُتانس) است. پس از به قتل رسیدنِ پدر و برادرش داریوش که جانشینِ قانونی بود، به دستِ اردوان فرمانده گارد نگهدار شاه، بر تختِ شاهی نشست. اردوان به طور موقت، اردشیر، را بر تخت نشاند و خودش از طریق پسران خویش قصد داشت به هنگام فرصت وی را نیز از میان بردارد، اما اردشیر از این توطئه آگاهی یافت و در دفع او پیشدستی کرد. اردشیر، اردوان و پسرانش را کشت و خود را شاهنشاه خواند. اردشیر ۴۱ سال فرمانروایی کرد.
مورخ با جلوس اردشیر اول به تخت سلطنت در برابر مجموعه سندهای وقایع نگارانه رو به کاهش قرار می گیرد. کتسیاس به شرح حال خاندان مگابیزوس یا بغه بوخشه، بیشتر علاقه مند است تا تاریخ دودمان هخامنشی، از دخالت متضاد بغبیش در توطئه ضد خشایارشا تا نابودی زوپوروس دوم پس از مرگ اردشیر، پیرامون این شخصیت و پسرانش دور می زند پس باز دربارهٔ مرافعه های دریای اژه است که بیشترین اطلاعات را داریم، به ویژه از طریق نوشته های دیودوروس سیسیلی و توسیدیدس، که نحول کشمکش های آتنی - پارسی آسیای صغیر را در مصر دنبال می کنند. از طریق تورات (عزرا و نحمیا) می توان تحلیلی از موقعیت های داخلی یهودیه انجام داد - البته با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات تاویلی امروزه نیز غلبه ناپذیر می نماید. دربارهٔ دو منطقه، اسناد و مدارک بیشتری در اختیار داریم. اول در مورد ناحیه بابل به واسطه بایگانی موروشوها، که اساساً مربوط به دوران سلطنت اردشیر اول و داریوش دوم است. همچنین در مورد مصر، به واسطه اسناد آرامی (که به ویژه، نه انحصاراً به الفانتین تعلق دارند). در اسناد آرامی بخش مکاتبات ارشامه، خشثرپاون مصر را، که بر روی پوست نگاشته شده اند، می توان به سهولت جدا کرد. باید بیفزاییم که برای نخستین بار پس از نخستین سال های سلطنت داریوش اول اشاره به مرافعات ایران شرقی داریم. اما شمار اسناد مکتوب تخت جمشید تقلیل می یابد: جدیدترین کاوش ها هر چند سبب ارزیابی مجدد نقش اردشیر اول در مقام بناکننده شده است، اما تفسیر تاریخی آن ها همچنان به صورت یک معضل باقی مانده است.
اسناد موجود، هم ناقص و هم نامطمئن اند و هم مشکل عمده ای دربردارند که همانا تاریخ گذاری شان است. بسیاری از اسناد بابلی یا آرامی بر اساس سال سلطنت اردشیر تاریخ گذاری شده اند. لیکن از آنجا که اردشیر اول و دوم هر دو مدت زمان طولانی سلطنت کرده اند، اغلب تعیین زمان قطعی دشوار است. فقط بررسی اسامی خاص گاه می تواند روشنگر باشد، زیرا اغلب اوقات، نه خط و نه شناخت خطوط قدیمی معیارهایی عمده ای به شمار نمی آیند. در مورد کتیبه های یونانی و آرامی و آسیای صغیر که تاریخ سلطنت اردشیر را دارند، با آنکه مسئله مهم ترین اسناد تاریخی در میان است، با مشکلات مشابه مواجه هستیم، مانند کتیبه یونانی ساردیس که حاکی از اهدای پیکره ای توسط یکی از مأموران عالی رتبه خشثرپاون نشین است یا کتیبه آرامی کیلیکیایی، که گواه وجود یک مرکز قدرت هخامنشی در کوهستان است. باید بیفزاییم که به نظر می رسد که نویسندگان یونانی گهگاه اردشیرها را با یکدیگر اشتباه می گرفتند. همین احتمال حداقل بعضی از بحث های بی پایان دربارهٔ تعیین زمان مأموریت عزرا و نحمیا در اورشلیم را توجیه می کند.
wiki: اردشیر یکم (هخامنشی)