کلمه جو
صفحه اصلی

چهاربید

فرهنگ فارسی

دهیست از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد ٠

لغت نامه دهخدا

چهاربید. [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، 150 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و بن شن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


چهاربید. [ چ َ ] (اِخ ) دهی است در بجنورد، زراعتش آبی و هوایش ییلاقی است . از چشمه آبیاری میشود، پانزده خانوار سکنه دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 298). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، 711 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران 9).


چهاربید. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است در بجنورد، زراعتش آبی و هوایش ییلاقی است. از چشمه آبیاری میشود، پانزده خانوار سکنه دارد. ( مرآت البلدان ج 4 ص 298 ). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، 711 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران 9 ).

چهاربید. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، 150 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و بن شن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

چهاربید (فریمان). چهاربید (فریمان)، روستایی از توابع بخش قلندرآباد شهرستان فریمان در استان خراسان رضوی ایران است.
این روستا در دهستان قلندرآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۱ نفر (۵خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: