کلمه جو
صفحه اصلی

تخمه فروش

فرهنگ فارسی

کسیکه که کنجد و سیاهدانه و غیره مصالح نان بفروشد . فروشند. تخمه که تخم کدو و هندوانه و جز آن فروشد .

لغت نامه دهخدا

تخمه فروش. [ ت ُ م َ / م ِ ف ُ ] ( نف مرکب ) کسی که کنجد و سیاهدانه و مصالح نان بفروشد. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). فروشنده تخمه. که تخم کدو و هندوانه و جز آن فروشد :
چه گویم ز بیداد تخمه فروش
که در سینه ام سوخت دل را ز جوش.
وحید ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: