کلمه جو
صفحه اصلی

چهارصفه

فارسی به انگلیسی

vault


فرهنگ فارسی

نوعی بنائ .

لغت نامه دهخدا

چهارصفه. [ چ َ/ چ ِ ص ُف ْ ف َ / ف ِ ] ( اِ مرکب ) نوعی بناء. ( یادداشت مؤلف ) : ارسلان خان را سرائی بود، چنانکه ما چهارصفه گوئیم بفرمود تا آن چهارصد مرد را بند گران برنهادند و در آن چهارصفه محبوس کردند و آن چهارصفه را چهار در بود. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ).

دانشنامه عمومی

صفه یا چفته به معنی خمیده یا طاقدار بوده و در خراسان فضای سرپوشیده را می گفتند.نمونه ای شبیه به انرا در کاخ بیشابور در فضای مرکزی که به عنوان حیاط بوده است،مشاهده می کنیم.قرن هشتم هجری تاریخ تکامل چهارصفه است. این بنا در اصل عبارت است از یک بنای مربع یا مستطیل شکل با اتاق های متصل به هم احاطه شده، بطوری که در اطراف فضای مرکزی اتاق های شاه نشین مانند به وجود اورده است. اصطلاح چهار صفه را می توان برای اتاق یا چهارطاق (صلیبی شکل) یا تالار مستطیل به کار برد، که با چند طاق پوشیده شده باشد. چهارصفه های ساده معمولاً در گوشه های عمارتی که در وسط حیاط قرار دارد ساخته شده اند(مانند مدرسهٔ خرگرد خراسان).در خانه های چهار صفه عناصری مثل:سردر،صفه،اتاق،میان خانه و حیاط را داریم.خانه های چهارصفه در نقاط مرکزی ایران بخصوص در زواره،ساخته شده اند.
کتاب معماری اسلامی ایران تألیف دکتر محمد کریم پیرنیا و تدوین دکتر غلامحسین معماریان_معماری ایران دورهٔ اسلامی محمد یوسف کیانی
در شهرهای خراسان جنوبی به ویژه بشرویه و طبس نیز خانه های چهارصفه بسیاری بوده است و در عکس های هوایی قدیمی قابل مشاهده است. بخشی از آن ها اکنون باقی مانده است. در این خانه ها گونه های ساده تر و ابتدائی تری از مساکن چهارصفه را می بینیم.


کلمات دیگر: