کلمه جو
صفحه اصلی

بالیوس

فرهنگ فارسی

نام یکی از اسبهای آشیل پهلوان معروف یونان است

لغت نامه دهخدا

بالیوس . (اِخ ) ولایت قندهار راگویند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). فرهنگ شعوری این لغت را باسبوس ضبط کرده است . ولایت قندهار. (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ). نام قدیم ولایت قندهار که از بلاد افغانستان است . (فرهنگ نظام ).


بالیوس. ( اِخ ) ولایت قندهار راگویند. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). فرهنگ شعوری این لغت را باسبوس ضبط کرده است. ولایت قندهار. ( فرهنگ جهانگیری ) ( آنندراج ). نام قدیم ولایت قندهار که از بلاد افغانستان است. ( فرهنگ نظام ).

بالیوس. ( اِخ ) نام یکی ازاسبهای آشیل پهلوان معروف یونان بود. این اسب را پوزئیدون به «پله » هنگام عروسی او با «تتیس » هدیه کرده بود. پس از آنکه آشیل ازدنیا رفت ، پوزئیدون این اسب و اسب دیگر آشیل یعنی گزانتوس را پس گرفت. ( از فرهنگ اساطیر یونان ص 134 ).

بالیوس. ( اِخ ) نام یکی از سگهای اَکتئون پسر آپولون بوده است. ( از فرهنگ اساطیر یونان ص 134 ).

بالیوس . (اِخ ) نام یکی ازاسبهای آشیل پهلوان معروف یونان بود. این اسب را پوزئیدون به «پله » هنگام عروسی او با «تتیس » هدیه کرده بود. پس از آنکه آشیل ازدنیا رفت ، پوزئیدون این اسب و اسب دیگر آشیل یعنی گزانتوس را پس گرفت . (از فرهنگ اساطیر یونان ص 134).


بالیوس . (اِخ ) نام یکی از سگهای اَکتئون پسر آپولون بوده است . (از فرهنگ اساطیر یونان ص 134).



کلمات دیگر: