با چهار اسب بسوی چیزی یا جایی تاختن ٠ یا کنایه از تند رفتن و عجله و شتاب داشتن است ٠
چهاراسبه تاختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چهاراسبه تاختن. [ چ َ / چ ِ اَ ب َ / ب ِ ت َ ] ( مص مرکب ) با چهار اسب بسوی چیزی یا جایی تاختن. || کنایه از تند رفتن و عجله و شتاب داشتن است : فلان را دیدم که چهاراسبه میتازد و می آید؛ سخت بشتاب می آید.
کلمات دیگر: