باطل و بیهوده . یا پشت کردن . و ناچیز ساختن .
تخمیل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تخمیل. [ ت َ ] ( اِ ) باطل و بیهوده. ( لسان العجم شعوری ج 1 ورق 284 ب ) :
پشیمانی شود در کار تحصیل
که گفتارش شود هذیان و تخمیل.
تخمیل. [ ت َ ] ( ع مص ) پست کردن. ناچیز ساختن : به استصفا و استقصاء امور... تجمیل ابرار و تخمیل اشرار... پرداخته. ( دره نادره چ شهیدی ص 242 ).
پشیمانی شود در کار تحصیل
که گفتارش شود هذیان و تخمیل.
؟ ( شعوری ایضاً ).
تخمیل. [ ت َ ] ( ع مص ) پست کردن. ناچیز ساختن : به استصفا و استقصاء امور... تجمیل ابرار و تخمیل اشرار... پرداخته. ( دره نادره چ شهیدی ص 242 ).
تخمیل . [ ت َ ] (اِ) باطل و بیهوده . (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 284 ب ) :
پشیمانی شود در کار تحصیل
که گفتارش شود هذیان و تخمیل .
پشیمانی شود در کار تحصیل
که گفتارش شود هذیان و تخمیل .
؟ (شعوری ایضاً).
تخمیل . [ ت َ ] (ع مص ) پست کردن . ناچیز ساختن : به استصفا و استقصاء امور... تجمیل ابرار و تخمیل اشرار... پرداخته . (دره ٔ نادره چ شهیدی ص 242).
کلمات دیگر: