کلمه جو
صفحه اصلی

جفال

لغت نامه دهخدا

جفال. [ ج ُ ] ( ع اِ ) کفک شیر. || هر چه به بسیاری وصف کنند آنرا. || صوف بسیار. || موی بسیار. آب آورد سیل. ( منتهی الارب ). || سرجوش دیگ. ( آنندراج ). رجوع به جفاله شود.

دانشنامه عمومی

جفال ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
جفال (چالدران)
جفال (شادگان)


کلمات دیگر: