همسر گردیدن زن و مرد زن و شوهر شدن یک زن و مرد ازدواج زناشوئی
جفت گردیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جفت گردیدن. [ ج ُ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) همسر گردیدن زن و مرد. زن و شوهر شدن یک زن ومرد. ازدواج. زناشوئی. || نزدیک شدن نر وماده. جفت شدن نرینه و مادینه با هم. مباشرت نر و ماده. || قرین و دمساز گردیدن :
گفت پیغمبر هر آن کو سر نهفت
زود گردد با مراد خویش جفت.
گفت پیغمبر هر آن کو سر نهفت
زود گردد با مراد خویش جفت.
مولوی.
کلمات دیگر: