کلمه جو
صفحه اصلی

پیگردی

فارسی به انگلیسی

exploration

مترادف و متضاد

exploring (اسم)
پیگردی

tracking (اسم)
پیگردی

فرهنگ فارسی

عمل پی گرد پی چیزی گشتن .

لغت نامه دهخدا

پی گردی. [ پ َ / پ ِ گ َ ] ( حامص مرکب ) عمل پی گرد. عمل گشتن پی چیزی.

فرهنگ عمید

در پی چیزی گشتن، عمل پیگرد.

دانشنامه آزاد فارسی

پیگردی (Track)
(یا: ردگیری) در مدیریت داده ها، دنبال کردن جریان اطلاعات موجود در یک سیستم دستی یا خودکار. در گرافیک های رایانه ای، تطبیق یافتن یک نماد نمایش داده شده، (مانند یک اشاره گر) بر روی صفحۀ نمایش با حرکات یک ماوس یا دستگاه اشاره گر دیگر.


کلمات دیگر: