هشیار کردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
بخود آوردن بهوش آوردن
لغت نامه دهخدا
هشیار کردن. [هَُ ش ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به خود آوردن. افاقه. به هوش آوردن. از مستی و غفلت بیرون آوردن :
میی خور کز سر دنیا توانی خاستن یکدل
نه آن ساعت که هشیارت کند مخمور بنشینی.
میی خور کز سر دنیا توانی خاستن یکدل
نه آن ساعت که هشیارت کند مخمور بنشینی.
سعدی.
کلمات دیگر: