Parthian
اشکانی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
اشکانی، اهل پارت
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به اشک . جمع اشکانیان .
بلغت تنکابنی و طبرستان بقله الیمانیه است .
بلغت تنکابنی و طبرستان بقله الیمانیه است .
لغت نامه دهخدا
اشکانی . [ ] (اِ) بلغت تنکابی وطبرستان بقلة الیمانیة است . (فهرست مخزن الادویه ).
اشکانی. [ ] ( اِ ) بلغت تنکابی وطبرستان بقلة الیمانیة است. ( فهرست مخزن الادویه ).
اشکانی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به اشکان. ج ، اشکانیان. رجوع به فهرست کتاب ایران در زمان ساسانیان و تاریخ ایران باستان ج 3 و فهرست تاریخ کرد و فهرست مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی شود.
اشکانی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به اشکان. ج ، اشکانیان. رجوع به فهرست کتاب ایران در زمان ساسانیان و تاریخ ایران باستان ج 3 و فهرست تاریخ کرد و فهرست مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی شود.
اشکانی . [ اَ ] (ص نسبی ) منسوب به اشکان . ج ، اشکانیان . رجوع به فهرست کتاب ایران در زمان ساسانیان و تاریخ ایران باستان ج 3 و فهرست تاریخ کرد و فهرست مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی شود.
فرهنگ عمید
اشک٢#NAME?
= اشک٢
پیشنهاد کاربران
پاکیزگی
کلمات دیگر: