( صفت و اسم ) ۱ - دزد راهزن ۲- خل ابله .
ترنجیده شده
ترنجیده شده
مشنج . [ م ِ ش َ ] (اِ)مگسی باشد سبزرنگ که چون بر گوشت نشیند گوشت را گَنده کند و کرم در آن افتد. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). مگس سبزرنگ که بر گوشت نشیند. (ناظم الاطباء).
مشنج . [ م ُ ش َ ] (اِ) نوعی از غله باشد که آن را به هندی کلاو و کراو گویند. (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (جهانگیری ). نوعی از غله . (ناظم الاطباء).
مشنج .[ م ُ ش َن ْ ن َ ] (ع ص ) ترنجیده شده . (ناظم الاطباء).