کلمه جو
صفحه اصلی

اشرفی

فرهنگ فارسی

یک قسم پول طلای ایرانی که سابقادرایران رواج داشته ووزن آن ۱۸ نخودبوده
( صفت اسم ) سک. طلای ایرانی که سابقا در ایران رواج داشته و وزن آن در اواخر قاجاریه ۱۸ نخود بوده . اکنون سه نوع از آن مستعمل است : ۱ - یک تومانی که یک مثقال طلا دارد . ۲ - پنج هزاری که نیم مثقال طلا دارد . ۳ - دو هزاری که ربع مثقال طلا دارد .
سید حسن سمرقندی یکی از شاعران متاخر سمرقند بود .

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) نوعی سکه طلای ایرانی که سابقاً در ایران رواج داشته و وزن آن در اواخر قاجاریه ۱۸ نخود بوده است .

لغت نامه دهخدا

اشرفی . [ اَ رَ ] (اِخ ) سمرقندی ، سیدمعین الدین . از شاعران و عالمان عصر خود بود و بسال 595 هَ . ق . در سمرقند درگذشت . از اوست :
یک شب به سوز روز کن و صبحدم برس
جایی که نیست درد سر هیچ روز و شب
روزی هزار چهره ٔ گلگون بزخم دست
نیلی شده ست زین فلک نیل گون سلب
این از فلک بنالد و با من کند عنا
وآن از جهان برنجد و بر من کند غضب
گاهی حکیم خواند و گاهی دروغگو
امروز بوتراب و دگر روز بولهب .

(از ریحانةالادب ).



اشرفی . [ اَ رَ ] (اِخ ) سیدحسن سمرقندی . یکی از شاعران متأخر سمرقند بود و این اشعار از اوست :
تا کی گوئی که هر دو عالم
در هستی و نیستی لئیم است
چون تو طمع از جهان بریدی
دانی که همه جهان کریم است .

(از قاموس الاعلام ).



اشرفی . [ اَ رَ] (اِخ ) حاجی ملا محمد فرزند ملا محمدمهدی مازندرانی بارفروشی مشهور به حاجی اشرفی . از عالمان روحانی و مجتهدان بنام بود. نزد سعیدالعلمای مازندرانی تلمذ کرد و معاصر صاحب قصص العلما بود. او راست : 1 - اسرارالشهادة بزبان پارسی که بسال 1322 هَ . ق . در تهران چاپ شده است . 2 - شعائرالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام که در سال 1312 هَ . ق . در تهران چاپ شده است . حاجی اشرفی بسال 1315 هَ . ق . درگذشت . (از ریحانةالادب ).


اشرفی .[ اَ رَ ] (اِ) هر سکه ٔ طلائی ایران که نام دیگر کتابیش «درست » است . وجه تسمیه ٔ اشرفی معلوم نیست و شایداشرف نام شاهی بوده در قدیم و به اسم او آن سکه مسمی شد، مثل اینکه عباسی سکه ای بود بنام شاه عباس صفوی (قرن دهم هجری ) و اکنون هم دویست دینار را یک عباسی میگویند، یا اینکه اشرف افغان فاتح اصفهان در اوایل قرن دوازدهم هجری آنرا اختراع کرده و بنام او اشرفی خوانده شد، و یا اینکه ابتداءً در شهر اشرف آن طور سکه زده شد. اکنون اشرفی ایران سه جور است : 1 - یک تومانی که یک مثقال طلا دارد. 2 - پنجهزاری که نیم مثقال طلا دارد. 3 - دوهزاری که ربع مثقال طلا دارد. در فارسی اشرفی بزرگ ممالک دیگر را لیره میگویند که مأخوذ از زبان ترکی عثمانی است و در ترکی از زبان یونانی (لیبرا) گرفته شد. (از فرهنگ نظام ). یک قسم زر مسکوکی که تا چند سال قبل ، 18نخود وزن آن بود و اکنون کمتر از پانزده نخود وزن دارد. (ناظم الاطباء). درست زر و این منسوب است به اشرف که پادشاهی بود و سکه ٔ زر به وزن دو ماشه بزمان اورواج یافت . (از آنندراج بنقل از شرح دیوان حافظ).


اشرفی.[ اَ رَ ] ( اِ ) هر سکه طلائی ایران که نام دیگر کتابیش «درست » است. وجه تسمیه اشرفی معلوم نیست و شایداشرف نام شاهی بوده در قدیم و به اسم او آن سکه مسمی شد، مثل اینکه عباسی سکه ای بود بنام شاه عباس صفوی ( قرن دهم هجری ) و اکنون هم دویست دینار را یک عباسی میگویند، یا اینکه اشرف افغان فاتح اصفهان در اوایل قرن دوازدهم هجری آنرا اختراع کرده و بنام او اشرفی خوانده شد، و یا اینکه ابتداءً در شهر اشرف آن طور سکه زده شد. اکنون اشرفی ایران سه جور است : 1 - یک تومانی که یک مثقال طلا دارد. 2 - پنجهزاری که نیم مثقال طلا دارد. 3 - دوهزاری که ربع مثقال طلا دارد. در فارسی اشرفی بزرگ ممالک دیگر را لیره میگویند که مأخوذ از زبان ترکی عثمانی است و در ترکی از زبان یونانی ( لیبرا ) گرفته شد. ( از فرهنگ نظام ). یک قسم زر مسکوکی که تا چند سال قبل ، 18نخود وزن آن بود و اکنون کمتر از پانزده نخود وزن دارد. ( ناظم الاطباء ). درست زر و این منسوب است به اشرف که پادشاهی بود و سکه زر به وزن دو ماشه بزمان اورواج یافت. ( از آنندراج بنقل از شرح دیوان حافظ ).

اشرفی. [ اَ رَ] ( اِخ ) حاجی ملا محمد فرزند ملا محمدمهدی مازندرانی بارفروشی مشهور به حاجی اشرفی. از عالمان روحانی و مجتهدان بنام بود. نزد سعیدالعلمای مازندرانی تلمذ کرد و معاصر صاحب قصص العلما بود. او راست : 1 - اسرارالشهادة بزبان پارسی که بسال 1322 هَ. ق. در تهران چاپ شده است. 2 - شعائرالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام که در سال 1312 هَ. ق. در تهران چاپ شده است. حاجی اشرفی بسال 1315 هَ. ق. درگذشت. ( از ریحانةالادب ).

اشرفی. [ اَ رَ ] ( اِخ ) سمرقندی ، سیدمعین الدین. از شاعران و عالمان عصر خود بود و بسال 595 هَ. ق. در سمرقند درگذشت. از اوست :
یک شب به سوز روز کن و صبحدم برس
جایی که نیست درد سر هیچ روز و شب
روزی هزار چهره گلگون بزخم دست
نیلی شده ست زین فلک نیل گون سلب
این از فلک بنالد و با من کند عنا
وآن از جهان برنجد و بر من کند غضب
گاهی حکیم خواند و گاهی دروغگو
امروز بوتراب و دگر روز بولهب.
( از ریحانةالادب ).

اشرفی. [ اَ رَ ] ( اِخ ) سیدحسن سمرقندی. یکی از شاعران متأخر سمرقند بود و این اشعار از اوست :
تا کی گوئی که هر دو عالم
در هستی و نیستی لئیم است
چون تو طمع از جهان بریدی

فرهنگ عمید

نوعی سکۀ طلای ایرانی که تا قرن یازده هجری در ایران رواج داشته و وزن آن ۱۸ نخود بوده.

دانشنامه عمومی

اَشرَفی نوعی سکه طلا متعلق به سده ۱۵ میلادی است که نخستین بار در سال ۱۴۰۷ در مملوک مصر ضرب شد. نام اشرفی احتمالاً از نام سلطان مملوک، اشرف برسبی (۱۴۲۲/۳۸ میلادی) گرفته شده است. وزن سکه اشرفی برابر با ۳٫۴۵ گرم و در اندازه و شکل مشابه سکهٔ طلای دوکات ایتالیایی بود. سکه های ایتالیایی به علت وزن و شکل ثابتشان محبوب بودند و اشرفی به مثابه مشابه آنها در جهان اسلام درآمد.
اشرفی مصری با سکه طلای معمول یا همان دینار تفاوت دارد و به همراه دوکات در شرق اسلامی رایج شد. سکهٔ جدید بزودی در بخش های ترکمن نشین آناتولی شرقی به همراه شمال سوریه و بخشهای شمالی خاورمیانه رواج پیدا کرد.
نخستین اشرفی ها در زمان جهانشاه قراقویونلو (۱۴۳۸–۶۷ میلادی) با وزن ۳٫۹ گرم و در زمان آق قویونلوها به وزن ۳٫۴ گرم بکار گرفته شدند. در زمان شاه اسماعیل صفوی این سکه به وزن ۳٫۵۲ گرم ضرب شد. نادر شاه افشار سکه جدیدی را با نام مهر اشرفی بکار برد که دقیقاً مطابق با استاندارد سکه مغولی مهر در هندوستان بکار می رفت. در سال ۱۷۶۸ مهر اشرفی به وزن ۱۱٫۰۱۶ و برابر با ده هزار دینار نقره بود.
در اواخر دوران فتحعلی شاه قاجار (۱۸۳۰–۳۴ میلادی) استاندارد قدیمی سکهٔ اشرفی بار دیگر بکار رفت و هر اشرفی برابر با ده هزار دینار ضرب شد که از اینرو به نام تومان معروف گردید؛ و به همین جهت، استمرار بی ارزش شدن دینار سبب بکار رفتن واحد جدید تومان شد. نام اشرفی از سال ۱۸۳۴ میلادی تا قرن بیستم کماکان برای سکه های طلا به ارزش یک تومان بکار می رفت. تا اینکه در سالهای ۱۹۲۶–۲۷ میلادی، سکهٔ طلای پهلوی با وزنی یک سوم کمتر جایگزین آن شد. بزودی وزن سکهٔ پهلوی به ۸٫۱۳۴ گرم تغییر یافت و نهایتاً سکه اشرفی منسوخ شد.

اشرفی (سرده). اشرفی (نام علمی: Coreopsis) نام یک سرده از تیره کاسنیان است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سکّۀ طلایی ایران برابر یک مثقال شرعی و با ارزش هیجده نخود طلا را اشرفی گویند.
عنوان یاد شده در فقه از بعد ارزشی، در تعیین مقدار دیه و کفّاره و از نظر مساحت، در تعیین مقدار خونی که در نماز بخشوده شده، به کار رفته است.

[ویکی فقه] اشرفی (ابهام زدایی). واژه اشرفی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • اشرفی (سکه طلا)، سکّۀ طلایی ایران برابر یک مثقال شرعی و با ارزش هیجده نخود طلا • خاندان اشرفی، از خاندان های دوره پهلوی• عطاءالله اشرفی اصفهانی، از علمای معاصر شیعه و از شهدای محراب• محمد بن محمدمهدی حاجی اشرفی، فقیه شیعی قرن سیزدهم و چهاردهم• ملامحمد اشرفی، از علما، عرفا و وعاظ مجاهد ایران در قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم هجری• حسینقلی اشرفی، از نظامیون دوره پهلوی
...

[ویکی فقه] اشرفی (سکه طلا). سکّۀ طلایی ایران برابر یک مثقال شرعی و با ارزش هیجده نخود طلا را اشرفی گویند.
عنوان یاد شده در فقه از بعد ارزشی، در تعیین مقدار دیه و کفّاره و از نظر مساحت، در تعیین مقدار خونی که در نماز بخشوده شده، به کار رفته است.



کلمات دیگر: