کلمه جو
صفحه اصلی

مشارفت

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تفاخر کردن بحسب و بزرگی ۲- مطلع شدن بر چیزی . ۳- سمت اشراف و مفتشی بر کسی داشتن : گفت : اگر بیند ملک مرا برسالت فرستد وامینی را بمشارفت با من نامزد کند...

فرهنگ معین

(مُ رَ فَ ) [ ع . مشارفة ] (مص ل . ) ۱ - تفاخر کردن به حسب و بزرگی . ۲ - مطلع شدن بر امری . ۳ - سمت اشرافی و مفتش بر کسی داشتن .

فرهنگ عمید

۱. به یکدیگر فخر کردن به شرف و بزرگی.
۲. مطلع شدن بر چیزی.
۳. سمت اشراف و مفتشی داشتن بر کسی.


کلمات دیگر: