مترادف مشک سا : عبیرآمیز، مشک آگین، مشک آلود، مشک بو، مشک بیز، معطر
مشک سا
مترادف مشک سا : عبیرآمیز، مشک آگین، مشک آلود، مشک بو، مشک بیز، معطر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
(ی ) ( ~. ) (ص فا. ) ۱ - آن که مشک را بساید. ۲ - کنایه از: معطر.
لغت نامه دهخدا
مشک سا. [ م ُ / م ِ ] ( ص مرکب ) مانند مشک.( ناظم الاطباء ). مشک سای. و رجوع به همین کلمه شود.
فرهنگ عمید
۱. آن که مشک بساید.
۲. [مجاز] خوش بو، معطر: تاب بنفشه می دهد طرۀ مشک سای تو / پردۀ غنچه می درد خندۀ دلگشای تو (حافظ: ۸۲۲ )
۲. [مجاز] خوش بو، معطر: تاب بنفشه می دهد طرۀ مشک سای تو / پردۀ غنچه می درد خندۀ دلگشای تو (حافظ: ۸۲۲ )
کلمات دیگر: