( اسم ) قسمت عمد. کار بخش مهم امر
اصل کاری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
اصل کاری. [ اَ ل ِ ] ( ص نسبی ) در تداول عامه ، عمده. مهم. اساس.
فرهنگ عمید
۱. = اصل * اصل کار
۲. (صفت نسبی ) اصلی.
۲. (صفت نسبی ) اصلی.
۱. = اصل 〈 اصل کار
۲. (صفت نسبی) اصلی.
کلمات دیگر: