اشکیل. [ اِ ] ( اِ ) مکر و حیله و فریب. ( انجمن آرا ) ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به اشکل شود. || اسبی بود که دست راست و پای چپ او سفید باشد. ( برهان ) ( هفت قلزم ) ( غیاث ). || دوائی است که آب برگ آن سفیدی چشم را زایل کند و بعربی آنرا عوسج گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). و رجوع به اشکیل چشم شود.