معنی: مانند مروارید گرانبها و با ارزش
دریس
فرهنگ اسم ها
اسم: دریس (دختر) (فارسی) (تلفظ: doris) (فارسی: دُریس) (انگلیسی: doris)
معنی: مانند مروارید گرانبها و با ارزش
معنی: مانند مروارید گرانبها و با ارزش
فرهنگ فارسی
نام دو ناحیه از نواحی قدیم یونان است یکی در نزدیکی تسالیا که ناحیه ای کوهستانی است و دیگری در سواحل غربی آسیای صغیر که جزایر ردس و غیره از جمله آن بشمار می رفته است .
لغت نامه دهخدا
دریس . [ دَ ] (ع ص ) نعت از دروس ، دارس . (یادداشت مرحوم دهخدا). جامه ٔ کهنه . (منتهی الارب ). جامه و زره کهنه ، گویند درع دریس . (از اقرب الموارد). || (اِ) دم شتر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دریس . [ دِ ] (اِ) دریش . (آنندراج ). نام بازیی است . نوعی از بازی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به دریش شود.
دریس . [ دُ ] (اِخ ) نام دو ناحیه از نواحی قدیم یونان است یکی در نزدیکی تِسالیا که ناحیه ای کوهستانی است و دیگری در سواحل غربی آسیای صغیر که جزایر رُدس وکُس و غیره از جمله ٔ آن بشمار میرفته است . (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 476).
دریس. [ دَ ] ( ع ص ) نعت از دروس ، دارس. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). جامه کهنه. ( منتهی الارب ). جامه و زره کهنه ، گویند درع دریس. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) دم شتر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
دریس. [ دِ ] ( اِ ) دریش. ( آنندراج ). نام بازیی است. نوعی از بازی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دریش شود.
دریس. [ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کازرون. واقع در 10هزارگزی شمال باختری کازرون کنار راه شوسه کازرون به بوشهر، با 464 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه شاپور تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دریس. [ دُ ] ( اِخ ) نام دو ناحیه از نواحی قدیم یونان است یکی در نزدیکی تِسالیا که ناحیه ای کوهستانی است و دیگری در سواحل غربی آسیای صغیر که جزایر رُدس وکُس و غیره از جمله آن بشمار میرفته است. ( ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 476 ).
دریس. [ دِ ] ( اِ ) دریش. ( آنندراج ). نام بازیی است. نوعی از بازی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دریش شود.
دریس. [ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کازرون. واقع در 10هزارگزی شمال باختری کازرون کنار راه شوسه کازرون به بوشهر، با 464 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه شاپور تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دریس. [ دُ ] ( اِخ ) نام دو ناحیه از نواحی قدیم یونان است یکی در نزدیکی تِسالیا که ناحیه ای کوهستانی است و دیگری در سواحل غربی آسیای صغیر که جزایر رُدس وکُس و غیره از جمله آن بشمار میرفته است. ( ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 476 ).
دانشنامه عمومی
doris، ریسۀ مروارید.
دریس ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
دریس (روستا)
دریس (کازرون)
دریس (گیاه)
دریس (روستا)
دریس (کازرون)
دریس (گیاه)
wiki: استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان دریس قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱٬۸۹۲ نفر (۵۳۴ خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان دریس قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱٬۸۹۲ نفر (۵۳۴ خانوار) بوده است.
wiki: دریس (کازرون)
دانشنامه آزاد فارسی
دِریْس (derris)
گیاهی بالارونده و نیام دار (← نیام)، با نام علمی Derris elliptica، از تیرۀ پروانه آسایان، در جنوب شرقی آسیا. ریشۀ این گیاه مادۀ روتنون دارد که حشره کش نیرومندی است.
گیاهی بالارونده و نیام دار (← نیام)، با نام علمی Derris elliptica، از تیرۀ پروانه آسایان، در جنوب شرقی آسیا. ریشۀ این گیاه مادۀ روتنون دارد که حشره کش نیرومندی است.
wikijoo: دریس
گویش مازنی
/deris/ اخگر آتش
اخگر آتش
پیشنهاد کاربران
دُریس
از دُر گرفته شده به معنی دختر دریا
از دُر گرفته شده به معنی دختر دریا
دختر اقیانوس، ریشه یونانی داره
دریس ازنام حضرت ا دریس ( ع ) گرفته شده
وچون اولین کسیکه خواندن ونوشتن رو یادگرفته. پس معنیش میشه درس خوانده
وچون اولین کسیکه خواندن ونوشتن رو یادگرفته. پس معنیش میشه درس خوانده
به معنی درس خواندن و کوشش است
دریس نام یک طایفه ای است که اصالتآ آبادان هستند و بزرگ آنها شیخ حاج حمید هستند
دریس نام یک گلیسرخ رنگ است که تنها در دشت حضر موت یمن دیده می شود و طایفه و کلمه دریس بر گرفته از آن گل می باشد .
دریس نام دهستانی در بخش مرکزی کازرون است که قدمتی زیاد حتی قبل از بیشاهپور است. ازجمله آثار به جا مانده از تاریخ و قدمت دریس میتوان به مقبره دانشمندان آن اشاره کرد، از جمله این دانشمندان زنی میباشد که به نوبه خود بسیار نادر است .
در این محل مکتب خانه هایی وجود داشته است که از سرزمین های اطراف جهت کسب علم و دانش به اینجا می آمدند .
در این محل مکتب خانه هایی وجود داشته است که از سرزمین های اطراف جهت کسب علم و دانش به اینجا می آمدند .
ریسه مروارید
دُریس یعنی دختری چون دُر
دُر ریس = ریسمانی از مروارید ( دُر )
به عنوان نام فارسی اصیل باید شناخته ودر ثبت احوال به رسمیت شناخته شده و شناسنامه به این نام داده شود.
به عنوان نام فارسی اصیل باید شناخته ودر ثبت احوال به رسمیت شناخته شده و شناسنامه به این نام داده شود.
کلمات دیگر: