کلمه جو
صفحه اصلی

فرشیم

فارسی به انگلیسی

department, detail, division, ingredient, partition, section, segment

فرهنگ اسم ها

اسم: فرشیم (پسر) (فارسی) (تلفظ: farshim) (فارسی: فَرشیم) (انگلیسی: farshim)
معنی: قسم، جزو

فرهنگ فارسی

قسم و جزو باشد

لغت نامه دهخدا

فرشیم. [ ف َ ] ( اِ ) قسم و جزو باشد چنانکه گوییم فرشیم اول و فرشیم دویم یعنی جزو اول و جزو دویم. ( برهان ). ورشیم. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به ورشیم شود.


کلمات دیگر: