اسم: کامرو (پسر) (فارسی) (تلفظ: kāmro) (فارسی: کامرو) (انگلیسی: kamro)
معنی: ویژگی آن که به خواست و اراده خود حرکت می کند، ( کام = خواست، اراده، قصد، رو )، به کام رونده، ( به مجاز ) دارای اراده ( ؟ )، [دکتر معین در حاشیه برهان ص به نقل از «مینورسکی» آورده است که این نام ظاهراً مصحفِ«کامرد» kāmard است و آن نام جایی در حوالی بلخ بوده]
معنی: ویژگی آن که به خواست و اراده خود حرکت می کند، ( کام = خواست، اراده، قصد، رو )، به کام رونده، ( به مجاز ) دارای اراده ( ؟ )، [دکتر معین در حاشیه برهان ص به نقل از «مینورسکی» آورده است که این نام ظاهراً مصحفِ«کامرد» kāmard است و آن نام جایی در حوالی بلخ بوده]