کلمه جو
صفحه اصلی

پویش

فارسی به انگلیسی

dynamism, scan

dynamism, diligent seeking


فرهنگ اسم ها

اسم: پویش (دختر) (فارسی) (تلفظ: puyeš) (فارسی: پويش) (انگلیسی: puyesh)
معنی: حرکت و فعالیت، پی گیر، در جستجوی چیزی، ( اسم مصدر از پوییدن )، پی گیری و فعالیت مستمر و جدی در بدست آوردن چیزی، فرآیند

(تلفظ: puyeš) (اسم مصدر از پوییدن) ، پی‌گیری و فعالیت مستمر و جدی در بدست آوردن چیزی ؛ فرآیند.


مترادف و متضاد

scanning (اسم)
پویش، مرور اجمالی

فرهنگ فارسی

پوپو پوپک

جستجو، کوشش و کنکاش، فرآیند پوییدن


فرهنگ معین

(یِ ) (اِ. ) حرکت و فعالیت پی گیر در جستجوی چیزی .

لغت نامه دهخدا

پویش. [ ی َ ] ( اِ )پوپو. پوپک. هدهد. شانه بسر. مرغ سلیمان. ( شعوری ص 266 ج 1 ). و کلمه مصحف پوپش است. رجوع به پوپش شود.

دانشنامه عمومی

[puyeš] حرکت. || «پویش مردمی» برابر فارسی کَمپین است.


پویش نام زیرگونه از ادبیات خیال پردازی است که در آن شخصیت یا گروهی از شخصیت ها به دنبال چیزی ارزشمند وارد سلسله ای از اتفاقات و رویدادها می شوند و عموماً به چیزهای با ارزشی دست می یابند.
عموماً اکثر کتاب های خیال پردازی، دارای پویش اند. اما از مطرح ترین نویسندگانی که پویش را در دستور کار خود قرار داده اند می توان به تالکین در ارباب حلقه ها یا ل. فرانک باوم در جادوگر شهر اُز اشاره کرد.
امیلی رودا در در جستجوی دلتورا پویشی نوجوانانه به دنبال یافتن هفت گوهر آغاز می کند.
پویش در واژه اسم مصدر پوییدن میباشد، یعنی به دنبال چیزی یا کسی و با کاوش یا اسم مصدر کاوییدن تفاوت دارد.پوییدن -> بپوی -> پوی -> پوی + یش -> پویش
پویش (فیلم ۲۰۰۶). «پویش» (انگلیسی: Quest (2006 film)) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد.
۵ اوت ۲۰۰۶ (۲۰۰۶-08-۰۵) (Brisbane International Film Festival)

پیشنهاد کاربران

این واژه ( مشتق ) است: اگر کُل واژه با معنای تجزیه اش تطابق داشته باشد یا ردپای واژه ی کُل در واژه ی تجزیه ای وجود داشته باشد. >>>>> مشتق
پویش: انجمن، باشگاه و. . . >>>>> پوییدن:رفتن، دویدن، شتابیدن، حرکت کردن، برخاستن و پسوند - ِ ش
معنی: انجمن، کانون، اتحادیه، خودجوش کده! - گروه، دسته، خیل - باشگاه، پاتوق - کارزار، معرکه! - کاوش، واکاو
می توان به عنوان واژه ی فارسی، به جای واژه ی انگلیسی ( کَمپین ) بکار رود.


جنبشِ مردمی!

چَپیره!

پویش :این کلمه از دو بخش تشکیل شده بخش نخستین این کلمه پو است این کلمه تحریف واژه پای بوده و در فارسی آنرا پِی هم گفته اند و بخش دیگر پسوند این کلمه می باشد و درمجموع پویش به معنای پیمودن راه توسط پا بوده است.


کلمات دیگر: