کلمه جو
صفحه اصلی

ریکا

فارسی به انگلیسی

boy, darling, flame, lad

فرهنگ اسم ها

اسم: ریکا (دختر) (فارسی) (تلفظ: rika) (فارسی: ریکا) (انگلیسی: rika)
معنی: محبوب، معشوق

فرهنگ فارسی

رایکا، پسر، پسرخوشگل، محبوب، معشوق
۱ - پسر . ۲ - محبوب معشوق . ۳ - هر یک از پسران زیبا و خوش لباس که پیشاپیش شاهان در ردیف شاطران و یساولان حرکت میکردند .
ده از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - پسر. ۲ - محبوب و معشوق .

لغت نامه دهخدا

ریکا. ( اِ ) معشوق. مطلوب. محبوب. ( از فرهنگ فارسی معین ) ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || به معنی پسر آمده و در تبرستان این شایع است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). به لهجه مازندرانی ، پسر. مقابل کیجا، دختر. ( یادداشت مؤلف ). || هریک از پسران زیبا و خوش لباس که پیشاپیش شاهان در ردیف شاطران و یساولان حرکت می کردند. ( از فرهنگ فارسی معین ) : صلاح در آن است که تو را در سلک ریکایان منتظم گردانیده تلافی مافات نمایم ، پس یکی از ریکایان حضور را پیش طلبیده امر فرمود که کلاه خود را بر سر مصطفی خان بگذارد. ( تاریخ زندیه ).
در گلستانی که جولانگاه آن قد رساست
سرو یک ریکای دارالمرزی کوته قباست.
میرنجات ( از آنندراج ).
|| نوعی از چوبداران که پشم کلاه ایشان آویزان باشد. ( آنندراج ) ( از بهار عجم ).

ریکا. ( اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. 121 تن سکنه دارد. آب آن از قره سو. محصول عمده آنجا غلات و حبوب و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ریکا. (اِ) معشوق . مطلوب . محبوب . (از فرهنگ فارسی معین ) (برهان ) (ناظم الاطباء). || به معنی پسر آمده و در تبرستان این شایع است . (آنندراج ) (انجمن آرا). به لهجه ٔ مازندرانی ، پسر. مقابل کیجا، دختر. (یادداشت مؤلف ). || هریک از پسران زیبا و خوش لباس که پیشاپیش شاهان در ردیف شاطران و یساولان حرکت می کردند. (از فرهنگ فارسی معین ) : صلاح در آن است که تو را در سلک ریکایان منتظم گردانیده تلافی مافات نمایم ، پس یکی از ریکایان حضور را پیش طلبیده امر فرمود که کلاه خود را بر سر مصطفی خان بگذارد. (تاریخ زندیه ).
در گلستانی که جولانگاه آن قد رساست
سرو یک ریکای دارالمرزی کوته قباست .

میرنجات (از آنندراج ).


|| نوعی از چوبداران که پشم کلاه ایشان آویزان باشد. (آنندراج ) (از بهار عجم ).

ریکا. (اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . 121 تن سکنه دارد. آب آن از قره سو. محصول عمده ٔ آنجا غلات و حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فرهنگ عمید

محافظان شاه که در جلو او حرکت می کردند.

دانشنامه عمومی

کنفرانس همکاری های اقتصادی منطقه ای برای افغانستان یا ریکا (به انگلیسی: Regional Economic Cooperation Conference for Afghanistan با مخفف RECCA) یک سازوکار همکاری منطقه ای با محوریت اقتصادی است که با ابتکار و رهبری افغانستان دور اول آن در تاریخ ۴ و ۵ دسامبر سال ۲۰۰۵ در کابل برگزار شد.
وبگاه رسمی کنفرانس ریکا
نخستین اجلاس ریکا در سال ۲۰۰۵ در کابل، دومین اجلاس در سال ۲۰۰۶ در دهلی نو، سومین اجلاس در سال ۲۰۰۹ در اسلام آباد، چهارمین اجلاس در اواخر سال ۲۰۱۰ در استانبول، پنجمین اجلاس در سال ۲۰۱۲ در دوشنبه و ششمین اجلاس در سال ۲۰۱۵ در کابل برگزار شد.

دانشنامه آزاد فارسی

ریِکا (Rijeka)
(به ایتالیایی: فیوم) بندر صنعتی کروآسی، با ۱۴۲,۵۰۰نفر جمعیت (۲۰۰۳). دارای پالایشگاه نفت و کارخانه های تولید کاغذ، توتون، و مواد شیمیایی است. این شهر بارها دست به دست شد و پس از تصرف (۱۹۱۹) به دست گابریلِه دانونتسیو، ملی گرای ایتالیایی، در ۱۹۲۴ ضمیمۀ ایتالیا شد. ریکا در ۱۹۴۹ به یوگسلاویبازگردانده شد و در ۱۹۹۱ آن را به بخشی از کشور تازه استقلال یافتۀ کروآسی واگذار کردند.

گویش مازنی

/rikaa/ پسر

پسر


پیشنهاد کاربران

پاک، پاک کننده ی تمام نا ملایمات زندگی

ریکا اسمی مربوط به ایل بختیاری است و به معنای محبوب می باشد

پسر مازندرانی

ریکا نامی مازندرانی است که خطاب به پسر در مازندران تلقی میشود اما معانی دیگر آن در مازندرانی مطلوب و محبوب می باشد که برای دختران نیز استفاده میشود در شهرهای دیگر .


جمع ریکا: ریکائون

ریکا به گویش مازنی به معنیه پسر گفته میشود.


کلمات دیگر: