رنیم. [ رَ ] ( ع مص ) کشیدن و نیکو کردن آواز. ( منتهی الارب ). با طرب برآوردن صوت. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). ترنیم. ( از معجم متن اللغه ). رجوع به ترنیم شود.
فرهنگ عمید
فلزی نقره ای، سنگین، کمیاب، و شبیه پلاتین که در مقابل حرارت مقاوم است و در ساخت لامپ ها و ترموکوپل ها و نیز به عنوان کاتالیزور به کار می رود.