کلمه جو
صفحه اصلی

پولاد دست

فرهنگ فارسی

( صفت ) دارای دست و پنجه ای چون پولاد صاحب دستی نیرومند: [ بدو گفتا من آن پولاد دستم که دینت را بدین خواری شکستم .] ( نظامی )

لغت نامه دهخدا

پولاددست. [ لادْ، دَ ] ( ص مرکب ) دارای پنجه و دستی چون پولاد. خداوند دستی نیرومند :
بدو گفتا من آن پولاددستم
که دینت را بدین خواری شکستم.
نظامی.
نخستین دلیران پولاد دست
ببستند دست و گشادند شست.
هاتفی.


کلمات دیگر: