کلمه جو
صفحه اصلی

سرعت گرفتن

فارسی به انگلیسی

rev, to drive fast(er), to step on the gas

to drive fast(er), to step on the gas


rev


مترادف و متضاد

speed (فعل)
سرعت گرفتن، کامیاب بودن، با سرعت راندن، شانس خوب داشتن

pick up (فعل)
بهبودی یافتن، چیدن، برداشتن، بلند کردن، سرعت گرفتن

race (فعل)
مسابقه دادن، بسرعت رفتن، دویدن، سرعت گرفتن

واژه نامه بختیاریکا

تیچ کندِن؛ ور داشتِن


کلمات دیگر: