مترادف تمسخر : استهزا، تیبا، ریشخند، فسوس، لودگی، مسخره، ریشخند کردن، مسخره کردن، دست انداختن، شوخی
برابر پارسی : ریشخند، دست انداختن، ریش خند
ridicule
flippancy, gibe, jeer, mockery, ridicule, sarcasm, scoff, smirk
استهزا، تیبا، ریشخند، فسوس، لودگی، مسخره
ریشخند کردن، مسخره کردن، دست انداختن
شوخی، لودگی
۱. استهزا، تیبا، ریشخند، فسوس، لودگی، مسخره
۲. ریشخند کردن، مسخره کردن، دست انداختن
۳. شوخی، لودگی