کلمه جو
صفحه اصلی

تقلا


مترادف تقلا : اهتمام، تلاش، جهد، زحمت، سعی، کوشش، مجاهدت ، غلت، غلتیدن

متضاد تقلا : اهمال، تکاهل

برابر پارسی : تلاش، دست و پازدن

فارسی به انگلیسی

struggle, effort, battle, contest, endeavor, exertion, scramble, strain

struggle, effort


battle, contest, endeavor, exertion, scramble, strain, struggle


فارسی به عربی

اجهاد , تاکید , جهد , شدة , صراع , عمل , فوضی , معاناة , نزاع , نشاط , نوبة

مترادف و متضاد

stress (اسم)
تاکید، قوت، ضربه، تقلا، اهمیت، فشار

agony (اسم)
درد، رنج، عذاب، تقلا، سکرات مرگ، جان کندن، حالت نزع

strife (اسم)
نزاع، تقلا، ستیزه، دعوا، کشاکش، سعی بلیغ

slog (اسم)
تقلا، سیلی، خرحمالی، ضربت سخت، کوشش سخت

tussle (اسم)
تقلا، مجادله، کشمکش، مسابقه جسمانی

scramble (اسم)
تقلا، کوشش، تلاش

bout (اسم)
تقلا، کشمکش، یک دور مسابقه یا بازی

tug (اسم)
تقلا، کوشش، کشش، زحمت، یدک کش

effort (اسم)
تقلا، کوشش، تلاش، سعی

exertion (اسم)
تقلا، اعمال زور، ثقل

nisus (اسم)
تمایل، تقلا، اراده

wrestle (اسم)
تقلا، کشتی، کشمکش

strain (اسم)
خوی، تقلا، کوشش، کشش، اصل، خیل، نژاد، اسیب، زور، درد سخت، کشیدگی عضله، صفت موروثی، خصوصیت نژادی، در رفتگی یا ضرب عضو یا استخوان

bustle (اسم)
جنبش، تقلا، کوشش، شلوغی، تکاپو، تلاش، های و هوی

muss (اسم)
تقلا، کوشش، تلاش، درهم و برهمی، بهم خوردگی

scrabble (اسم)
تقلا، تلاش، دستمالی

اهتمام، تلاش، جهد، زحمت، سعی، کوشش، مجاهدت ≠ اهمال، تکاهل


۱. اهتمام، تلاش، جهد، زحمت، سعی، کوشش، مجاهدت ≠ اهمال، تکاهل
۲. غلت
۳. غلتیدن


فرهنگ فارسی

کوشش وتلاش
۱ - ( مصدر ) دست و پا زدن در بستر غلت خوردن در رختخواب. ۲ - کوشش و تلاش کردن سعی کردن . ۳ - ( اسم ) کوشش تلاش سعی . توضیح در عربی (( ثقلی ) ) بمعنی از پهلو بپهلو غلطیدن و بی قرار بودن بر فراش است .

فرهنگ معین

(تَ قَ لّ ) [ ع . تقلی ] (مص ل . ) کوشش و تلاش کردن .

لغت نامه دهخدا

تقلا. [ ت َ ق َل ْ لا ] ( اِ ) در تداول عامه ، کوشش بلیغ. تلاش. جهد. سعی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || دست و پا زدن برای رهایی از بندی یا برای کاری یا احتراز از کاری و مانند آن. ( یادداشت ایضاً ).

تقلا. [ ت َ ] ( اِخ ) سلیم بن خلیل بن ابراهیم ( 1265-1310 هَ.ق. ). مؤسس جریده الاهرام مصر وی در کفر شیمه لبنان متولد شد و بمصر مهاجرت کرد و بکمک برادرش بشارة در انتشار این جریده مساعی فراوانی مبذول داشت. رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 382 و معجم المطبوعات ص 638 شود.

تقلا. [ ت َ ] (اِخ ) سلیم بن خلیل بن ابراهیم (1265-1310 هَ .ق .). مؤسس جریده ٔ الاهرام مصر وی در کفر شیمه ٔ لبنان متولد شد و بمصر مهاجرت کرد و بکمک برادرش بشارة در انتشار این جریده مساعی فراوانی مبذول داشت . رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 382 و معجم المطبوعات ص 638 شود.


تقلا. [ ت َ ق َل ْ لا ] (اِ) در تداول عامه ، کوشش بلیغ. تلاش . جهد. سعی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دست و پا زدن برای رهایی از بندی یا برای کاری یا احتراز از کاری و مانند آن . (یادداشت ایضاً).


فرهنگ عمید

کوشش، تلاش.

دانشنامه عمومی

تقلا (فیلم ۱۹۹۳). تقلا (به هندی: Sangraam) فیلمی محصول سال ۱۹۹۳ و به کارگردانی لارنس دی سوزا است. در این فیلم بازیگرانی همچون اجی دیوگن، کاریسما کاپور، عایشا جولکا، آمریش پوری، دنی دنزونگپا، آسرانی، ریما لاگو، لاکسیمیکانت برد ایفای نقش کرده اند.
۱۸ ژوئن ۱۹۹۳ (۱۹۹۳-06-۱۸)

واژه نامه بختیاریکا

جُو کَنِش؛ هِیتَل؛ هَپ لِر؛ لِرت؛ کَش و کُش
زن وا زن

پیشنهاد کاربران

این در و ان در زدن

التماس

فعالیت مستمر


کوشش و تلاش

تلاش، کوشش، جهد، اهتمام

تقلا teghala , تلاش مضاعف


کلمات دیگر: