کلمه جو
صفحه اصلی

سله چین

فرهنگ فارسی

تیره از طایفه عکاشه و سلمی هفت لنگ بختیاری

لغت نامه دهخدا

سله چین. [ س ِ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دیمچه بخش گنوند شهرستان شوشتر. دارای 170 تن سکنه. آب آن از کارون. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین از طایفه بختیاری هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

سله چین. [ س ِ ل ِ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه عکاشه و سلمی هفت لنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 74 ).

سله چین . [ س ِ ل ِ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ عکاشه و سلمی هفت لنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 74).


سله چین . [ س ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیمچه بخش گنوند شهرستان شوشتر. دارای 170 تن سکنه . آب آن از کارون . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و راه آن در تابستان اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


واژه نامه بختیاریکا

( سله چین (سلحشور) ) از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ( ت ) عکاشه؛ شاخه بابادی باب
از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ( ت ) مُلمُلی؛ شاخه بابادی باب شامل مدبهدار؛ گاهی؛ سمالوند؛ اوستا؛ بهلول


کلمات دیگر: