mortar
سرکو
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
هاون سنگین . مهراس .
لغت نامه دهخدا
سرکو. [ س ِ ] ( اِ مرکب ) هاون سنگین. مهراس. رجوع به سرکوب و سیرکو شود.
گویش مازنی
/sar koo/ سرزنش سرکوفت - هاون چوبی
۱سرزنش سرکوفت ۲هاون چوبی
واژه نامه بختیاریکا
( سِر کو ) سِر کوب؛ هاون کوباننده سِر
سرکوب؛ سرافکندگی؛ طعنه؛ منت؛ تنا و سرکو
سر کوب؛ هاون
سرکوب؛ سرافکندگی؛ طعنه؛ منت؛ تنا و سرکو
سر کوب؛ هاون
پیشنهاد کاربران
سرکو یعنی سنگ آسیاب
گروه فنی مهندسی سرکو/مستقر در شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان
سرکو: نام شهری کوچک و خوش آب و هوا در استان همدان است که در میان کوه های بلند پنهان شده است. /تویسرکان
در لهجه لری به معنای جایگاه بزرگان و در لفظ انگلیسی ( Sirco ) به معنای آقای کمپانی است.
سرکو: نام شهری کوچک و خوش آب و هوا در استان همدان است که در میان کوه های بلند پنهان شده است. /تویسرکان
در لهجه لری به معنای جایگاه بزرگان و در لفظ انگلیسی ( Sirco ) به معنای آقای کمپانی است.
سُرکو یا سُورکُو ( در گویش سیستانی ) وسیله ای است همچون هونگ بزرگ که معمولاً از تنه ی قطور درخت تهیه می شود و دانه های گندمی را که از پوسته ی خود جدا نشده باشند در آن می کوبند. این واژه در امثال حکم دهخدا به صورت سُرکو ضبط شده است: بچّه که راه افتاد سُرکو را هم گل میخ باید کرد.
کلمات دیگر: