در تداول عوام بجای ریع کردن یعنی گوالیدن و افزون شدن بکار رود .
ری کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ری کردن. [ رَ / رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام ، بجای ریع کردن یعنی گوالیدن و افزون شدن بکار رود: این آرد هر منی نیم من ری می کند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ریع و ریع کردن شود.
واژه نامه بختیاریکا
( ری کِردِن ) روی کردن؛ متمایل شدن؛ به سمت خاصی رفتن؛ رویه خاصی را در پیش گرفتن
( ری کِردِن ) نگاه کردن
( ری کِردِن ) نگاه کردن
کلمات دیگر: