<div dir="ltr"><p>to malinger, to feign illness, to shirk</p></div>

فارسی به انگلیسی

<div class="boxBd"><div class="boxLtr"><l w="malinger">malinger</l> <span class="meanType">(فعل)</span></div><div>خود را بناخوشی زدن، تمارض کردن</div></div>

malinger (فعل) خود را بناخوشی زدن، تمارض کردن

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">تمارض کردن. [ ت َ رُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را به بیماری زدن بی آنکه بیمار باشد. بر خویشتن بیماری بستن بی علت. اظهار بیماری کردن به دروغ.</div>

تمارض کردن. [ ت َ رُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را به بیماری زدن بی آنکه بیمار باشد. بر خویشتن بیماری بستن بی علت. اظهار بیماری کردن به دروغ.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">خود را به بیماری زدن بی آنکه بیمار باشد . بر خویشتن بیماری بستن بی علت . اظهار بیماری کردن به دروغ .</div>

خود را به بیماری زدن بی آنکه بیمار باشد . بر خویشتن بیماری بستن بی علت . اظهار بیماری کردن به دروغ .

تمارض کردن

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

مترادف و متضاد

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

واژه نامه بختیاریکا