کلمه جو
صفحه اصلی

چکه چکه

فرهنگ فارسی

قطره قطره .

لغت نامه دهخدا

چکه چکه. [ چ ِک ْ ک َ چ ِک ْ ک َ ] ( ق مرکب ) قطره قطره. چیکه چیکه. ( در بسیاری لهجه ها ). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود.

گویش مازنی

/chekke chekke/ باران اشک

باران اشک


واژه نامه بختیاریکا

تو تو


کلمات دیگر: