شهر خدا می تواند به موارد زیر اشاره کند:
شهر خدا (کتاب)، کتابی از سنت آگوستین
شهر خدا (فیلم ۲۰۰۲)
شهر خدا (فیلم ۲۰۱۱)
شهر خدا (ریودوژانیرو)، محله ای در ریودوژانیرو
شهر خدا (رمان)
شهر خدا (کتاب)، کتابی از سنت آگوستین
شهر خدا (فیلم ۲۰۰۲)
شهر خدا (فیلم ۲۰۱۱)
شهر خدا (ریودوژانیرو)، محله ای در ریودوژانیرو
شهر خدا (رمان)
wiki: آگوستین است که در اوایل قرن پنجم میلادی نوشته شد. این کتاب را حسین توفیقی به فارسی ترجمه کرده است.
رومی ها در قرن چهارم میلادی مسیحی شدند و ناگهان در سال ۴۱۰ میلادی مورد هجوم «گوت ها» قرار گرفتند. در این دوران کسانی که هنوز به بت پرستی گرایش داشتند، دلیل سقوط رم را دست برداشتن آنها از بت پرستی و گرویدن به مسیحیت دانستند.
آگوستین در آن زمان در شهر «هیپو» در الجزایر کنونی زندگی می کرد. فرستاده ای از پاپ نزد او می رود و برای مقابله با افرادی که چنین استدلالی می آوردند از او کمک می خواهد. آگوستین در پاسخ، مطلب مختصری را ارائه می کند اما قول می دهد که پاسخ مبسوط را در کتابی بنویسد که در واقع همین کتاب «شهر خدا»ست.
این کتاب بیست و دو بخش دارد که از آن به بیست و دو کتاب یاد می شود. ده کتاب نخست به یک موضوع می پردازند و باقی کتاب به موضوعی دیگر. در ده کتاب اول، آگوستین بر این بحث متمرکز می شود که بت پرستی هیچ سودی برای دنیا و آخرت انسان ندارد. آگوستین در کتاب های یازدهم تا چهاردهم از شهر خدا در زمان گذشته سخن می گوید. کتاب های پانزده تا هجدهم نیز به شهر خدا در زمان مسیح تا آگوستین اختصاص دارد. چهار کتاب آخر نیز درباره آخرت است تا می رسد به رؤیت خدا که در مسیحیت به «رؤیت سعیده» معروف است. به گمان آگوستین، این دنیا شهر خدا وجود ندارد و مادامی که در جامعه این دنیایی هستیم باید از قوانین شهر زمینی تبعیت کنیم البته تا جایی که دین ما آسیبی نبیند. این تفکر نشان دهنده دیدگاه متعادل اوست.پیش از آگوستین فلسفه در مسیحیت جایی نداشت. پولس قدیس جمله ای دارد با این مضمون که «هوشیار باشید که فلسفه شما را نرباید» اما با وجود چنین تاکیدی آگوستین و چند قدیس دیگر فسلفه را وارد مسیحیت کردند. آگوستین نخستین کسی بود که در فصل بیست و ششم کتاب یازده عنوان کرد که «می اندیشم پس هستم».
رومی ها در قرن چهارم میلادی مسیحی شدند و ناگهان در سال ۴۱۰ میلادی مورد هجوم «گوت ها» قرار گرفتند. در این دوران کسانی که هنوز به بت پرستی گرایش داشتند، دلیل سقوط رم را دست برداشتن آنها از بت پرستی و گرویدن به مسیحیت دانستند.
آگوستین در آن زمان در شهر «هیپو» در الجزایر کنونی زندگی می کرد. فرستاده ای از پاپ نزد او می رود و برای مقابله با افرادی که چنین استدلالی می آوردند از او کمک می خواهد. آگوستین در پاسخ، مطلب مختصری را ارائه می کند اما قول می دهد که پاسخ مبسوط را در کتابی بنویسد که در واقع همین کتاب «شهر خدا»ست.
این کتاب بیست و دو بخش دارد که از آن به بیست و دو کتاب یاد می شود. ده کتاب نخست به یک موضوع می پردازند و باقی کتاب به موضوعی دیگر. در ده کتاب اول، آگوستین بر این بحث متمرکز می شود که بت پرستی هیچ سودی برای دنیا و آخرت انسان ندارد. آگوستین در کتاب های یازدهم تا چهاردهم از شهر خدا در زمان گذشته سخن می گوید. کتاب های پانزده تا هجدهم نیز به شهر خدا در زمان مسیح تا آگوستین اختصاص دارد. چهار کتاب آخر نیز درباره آخرت است تا می رسد به رؤیت خدا که در مسیحیت به «رؤیت سعیده» معروف است. به گمان آگوستین، این دنیا شهر خدا وجود ندارد و مادامی که در جامعه این دنیایی هستیم باید از قوانین شهر زمینی تبعیت کنیم البته تا جایی که دین ما آسیبی نبیند. این تفکر نشان دهنده دیدگاه متعادل اوست.پیش از آگوستین فلسفه در مسیحیت جایی نداشت. پولس قدیس جمله ای دارد با این مضمون که «هوشیار باشید که فلسفه شما را نرباید» اما با وجود چنین تاکیدی آگوستین و چند قدیس دیگر فسلفه را وارد مسیحیت کردند. آگوستین نخستین کسی بود که در فصل بیست و ششم کتاب یازده عنوان کرد که «می اندیشم پس هستم».
wiki: شهر خدا (کتاب)