کلمه جو
صفحه اصلی

عبدالله کوثری

دانشنامه عمومی

عبدالله کوثری (زادهٔ ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در همدان) شاعر، مترجم، ویراستار و داور چند دورهٔ جوایز ادبی هوشنگ گلشیری، ابوالحسن نجفی و کتاب سال ایران است. کوثری که از نسل سوم مترجمان معاصر ایران محسوب می شود، تاکنون چندین بار برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران شده و نامش بدل به برند. در نظرسنجی «مترجم محبوب من» در ۱۸ آبان ۱۳۹۷ در بخش مترجمان بالای ۵۰ سال کوثری به عنوان محبوب ترین مترجم از نظر مخاطبان اعلام شد.
«از پنجره به شهرِ هُرم ها: دَه شعر»، تهران: انتشارات نیما، ۱۳۵۲. ۱۲۱ص، ۶۵ ریال.
«با آن سوار سرخ»، تهران: انتشارات سعید، ۱۳۵۹. ۶۳ص.
«گزیدهٔ شعرها»، تهران: نشر آگه، زمستان ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۰۷۶-۲. ۲۶۲ص، ۸۰۰۰ ریال.
عبدالله کوثری زادهٔ ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در همدان است. نام خانوادگی پدری او «کوثری» و نام خانوادگی مادری اش «کوثر» است؛ در واقع والدینش عموزاده و در همدان شناخته شده بودند و میرزا علی نقی کوثر، مدفون در آرامگاه باباطاهر، جدِ مادری اوست.
پدرش تاجری بود از طبقهٔ متوسط با حجره ای در کاروانسرای شریفیه که در ۱۳۲۷ با اصرارش، از جمله برای تحصیل خوبِ فرزندانش، به تهران مهاجرت کردند و ساکن محلهٔ امیریه، ایستگاه دلبخواه شدند و بیست سال ساکن امیریه ماندند؛ از امیریهٔ طرفِ محلهٔ گمرک شروع کردند تا امیریهٔ مقابل منیریه. کودکی عبدالله مثل همهٔ بچه های امیریه بود و جدا از فوتبال در کوچه و سینما که هیچ وقت از دست نمی دادند، با عشق به کتاب گذشت جوری که در هفت سالگی تمام هفته منتظر پنج شنبه-جمعه بود تا با انتشار جزوهٔ دیگری از ۱۲ جزوهٔ ۱۰۰ صفحه ای ۵ ریالی کنت مونت کریستو (الکساندر دوما، ترجمهٔ آرشیلا قریب پور شهریاری (ا. شهریاری)، ۱۳۳۴) به همراه برادرش آن را با شوق بخوانند؛ اثری که روی او تأثیر زیادی گذاشت. در کنارش آثار ژول ورن و داستان های پاورقی عامه پسند تاریخی شاپور آرین نژاد نیز به نظرش آثاری جذاب بودند. تابستان ها نیز اغلب روز را در خانه می ماند و کتاب می خواند و تنها نزدیک غروب برای خیابان گردی با دوستانش به خیابان پهلوی می رفتند. آخر هفته های تابستانه نیز آفتاب نتابیته برای کوهنوردی به تجریش می رفتند. در سفرهای خانوادگی به همدان نیز همیشه با خود کتاب می برد و علاوه بر وقت گذرانی با همسالان خانواده در باغات خانوادگی، کتاب نیز می خواند. او تا جایی که پولش می رسید، برخی از کتاب ها را می خرید اما بسیاری از کتاب ها را از کتابخانهٔ غنی پدر دوستش، فریدون کاظمیان قرض می گرفت که از نظر کوثری مهم ترینشان کل آثار احمد کسروی بود که در دوران دبیرستان خواند. با عضویت در کتابخانهٔ ملی ایران از کتاب های آن جا هم استفاده می کرد. کوثری سینما را نیز در شکل گیری ذوق و نگرشش تأثیرگذار می داند. او که مدعی ست فیلم های هندی و فارسی را نمی دید، با اذعان به عدم درک بعضی از فیلم های فدریکو فلینی (۱۹۲۰–۱۹۹۳) و میکل آنجلو آنتونیونی (۱۹۱۲–۲۰۰۷) در نوجوانی، آثاری که می دید را فیلم های آلفرد هیچکاک (۱۸۹۹–۱۹۸۰) معرفی می کند و دیگر کارگردانان سینمای کلاسیک هالیوود و آثاری نظیر زوربای یونانی (مایکل کاکویانیس، ۱۹۶۴)، زِد (کوستا گاوراس، ۱۹۶۹)، مهر هفتم (اینگمار برگمان، ۱۹۵۷) و خشت و آینه (ابراهیم گلستان، ۱۳۴۳). همچنین نمایش های بر اساس نمایش نامه های غلام حسین ساعدی و برخی نمایش نامه های غربی را نیز می دیدند. او در مجموع دوران کودکی اش را خوب می داند.
عبدالله کوثری دوران دبستان (۱۳۳۲–۱۳۳۸)، دبیرستان (۱۳۳۸–۱۳۴۴) و دانشگاه (۱۳۴۴–۱۳۴۸) را در تهران گذراند؛ دبستان در مدرسهٔ نوبنیاد رازی همکلاسی پسرعموی اسلام کاظمیه بود و دبیرستان را بنا به سنت خانوادگی، مثل دو برادر بزرگترش در دبیرستان البرز که خود آن را بهترین دورهٔ زندگی اش با تأثیری شگرف بر زندگی اش می داند و آموخته هایش در البرز را بیش از دانشگاه و محمدعلی مجتهدی گیلانی، مدیر وقت مدرسه را ستون محکم علم و دانش ایران. او برجستگی این دبیرستان را نه سختگیری، بلکه فضای باز، شاگردان خوب مثل کاظم کردوانی که هر روز با هم دربارهٔ کتاب هایی که خوانده و فیلم هایی که دیده بودند بحث می کردند و دبیران ویژه اش می داند و تشویق و تأیید زین العابدین مؤتمن از او در انشا، خوب خوانی شعر حافظ و مثنوی معنوی را انگیزه بخش تا از همان ۱۵ سالگی تصمیم بگیرد جز ادبیات کار دیگری نکند. با این وجود و با وجود علاقه به تحصیل در رشتهٔ ادبیات، چون هنگام تعیین رشته در کلاس دهم به دلیل کمبود متقاضی رشتهٔ ادبی به دلیل باور رایج در آن زمان که «ادبیات مال دخترها و سوسول هاست»، مدیریت دبیرستان این رشته را از دبیرستان البرز حذف کرده بود، کوثری که دل بستهٔ فضا، امکانات و دوستانش در البرز بود، برای باقی ماندن در البرز علوم طبیعی را برگزید.

نقل قول ها

عبدالله کوثری (۱۳۲۵ / ۱۹۴۶م) مترجم ایرانی.
• «رضا سیدحسینی از مهم ترین مترجمان تأثیرگذار ادبیات بود که بسیاری از مکتب های فکری غرب را به جامعهٔ ادبی شناساند. او با ترجمهٔ آثار نویسندگانی مثل سیمون دوبووار و آندره مالرو گنجینه های ادبی آن دوره را وارد ادبیات ایران کرد؛ کتاب هایی که هنوز هم تجدید چاپ می شوند.»• «همیشه خود متن، تکلیف مترجم را روشن می کند.»• «هر کتابی در یک سن خاص و در یک موقعیت خاص برای آدم نقش قاطعی پیدا می کند.»• «اگر خواننده ای اهل گزینش باشد و کمی آگاهانه کتاب انتخاب کند، هر کتابی نقش خود را بر ذهن انسان حک می کند، بعضی بیش تر و بعضی کم تر، اما بعضی کتاب ها هستند که به نظر من هر خواننده جدی، بخصوص اگر اهل نوشتن باشد، باید پیوسته به آن ها مراجعه کند؛ مثل آثار کلاسیک ادبیات خودمان از جمله «شاهنامه» فردوسی و دیوان حافظ و آثار کلاسیک ادبیات غرب، مثل آثار هومر، تراژدی های یونان، رمان های قرن نوزدهم و همین طور کتاب های مقدس مثل قرآن، اوستا، عهد قدیم و عهد عتیق. با یک یا دو بار خواندن نمی توان به ژرفای این کتاب ها رسید و به نظرم آدم ناچار است مدام این کتاب ها را بخواند.»• «من برخلاف خیلی ها که از سرعت چشمگیر پیشرفت تکنولوژی خیلی خیلی ذوق می کنند، به اندازه آنها ذوق نمی کنم و حتی خیلی جاها نگران هستم. ضدتکنولوژی نیستم و در عین حال که قبول دارم ابزارهایی نظیر اینترنت زندگی امروز را تسهیل کرده و این اهمیت بسزایی هم دارد، اما یک سری عادات، رسوم و آداب مهم را از بین برده است. مثلاً تکنولوژی، زمان لازم برای رساندن یک پیغام یا نوشته را به حداقل رسانده اما باعث شده افراد مثلاً برای هم نامه ننویسند و همین موضوع سبب شده بخشی از توانایی های خوب انسان ها نفی شود و بلااستفاده بماند.»• «نامه ها نه فقط زیبا هستند بلکه عواطف افراد نسبت به یکدیگر را نشان می دهند و بسیاری نکاتِ نه صرفاً عاطفی بلکه انسانی در این نامه ها وجود دارد که مسلماً روابط بین افراد را تحت تاثیر قرار می داده و پیوند آنها را قوت می بخشیده.»


کلمات دیگر: