کلمه جو
صفحه اصلی

قطب الدین صادقی

دانشنامه عمومی

قطب الدین صادقی (زادهٔ ۳ اردیبهشت ۱۳۳۱، سنندج محله جوراباد) نویسنده، فیلم نامه نویس، مترجم، کارگردان تئاتر، استاد دانشگاه، بازیگر سینما، تلویزیون و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران است.وی در سال ۱۳۵۴ مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ هنرهای نمایشی، از دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران دریافت نمود؛ سپس جهت ادامهٔ تحصیل عازم فرانسه شد و توانست در دانشگاه سوربن پاریس، دورهٔ کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشتهٔ هنرهای نمایشی به پایان ببرد. پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۶۴ به ایران بازگشت و در کنار تدریس در دانشگاه های مختلف، به فعالیت های هنری و ادبی پرداخت.از عمده فعالیت های صادقی می توان به تألیف ۵۰ نمایشنامه، کارگردانی ۵۲ تئاتر و چندین فیلم کوتاه، ترجمهٔ ۱۸ کتاب و بازی در فیلم و سریال های مشهوری همچون کیف انگلیسی، کلاه پهلوی و معمای شاه اشاره کرد.اکادمی دکتر صادقی (تماشاخانه شانو) نیز متعلق به او است.
۱- دانشکده هنرهای زیبا از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶
۲- دانشکده هنر نیاوران (فرهنگسرا) از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲
۳- دانشکده میراث فرهنگی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۳
۴- دانشکده جهاد از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۵
۵- مؤسسه آموزش عالی به اندیش از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳
۶- دانشکده هنر سوره تهران از ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲
۷- دانشکده هنر سوره تهران آغاز همکاری مجدد از سال ۱۳۸۵
۸- دانشکده هنر سوره اصفهان از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴
۹- دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران از ۱۳۷۹ ـ ادامه دارد
۱۰- دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن از سال ۱۳۸۳ ـ ادامه دارد
۱۱– دانشگاه شهید بهشتی - ایرانشناسی از سال ۱۳۸۴ – ادامه دارد
۱۲ – دانشکده صدا و سیما از سال ۱۳۸۶ – ادامه دارد
دیپلم ریاضی از دبیرستان هدایت سنندج ـ ۱۳۴۹لیسانس رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبا ـ دانشگاه تهران ـ ۱۳۵۴فوق لیسانس هنرهای نمایشی از دانشگاه سوربن پاریس ـ (۱۹۷۹) (۱۳۵۷) با رساله ای به راهنمایی ریشار مونو در تئاتر و آموزش در ایران:
* Théâtre et éducation en Iran: (documents, analyses, propositions)
دکترای هنرهای نمایشی از دانشگاه سوربن پاریس ـ (۱۹۸۵) (۱۳۶۴)

نقل قول ها

قطب الدین صادقی (متولد ۱۳۳۱ /۱۹۵۱م) نویسنده کارگردان تئاتر و بازیگر سینما.
• «اولین بار در کودکی با برادرم به یک سالن تاریک رفتیم بعدها فهمیدم اسم این سالن سینماست.»• «من تربیت دانشگاهی دارم. در ابتدا خلاقیتم در ادامه تحصیلات دانشگاهی ام بود به همین دلیل شکسپیر کار کردم، مولیر کارکردم. اما بعد گفتم خب جایگاه خود فرهنگ ما کجاست؟ من که نباید همه اش مفسر آثار بیگانه باشم؟ خود ما کجاهستیم؟ تولید ملی ما کجاست؟ و برای دستیابی به تئاتری که من به آن می گویم تئاتر ملی که مشخصا دربر دارنده ارزش شکلی و محتوایی فرهنگ خودمان است و به ناخود آگاه قومی خودمان بر می گردد و از ما دفاع می کند چکار باید کرد؟ و چهار راه به نظرم درست و عملی آمد:


کلمات دیگر: