قلعه سیب، سراوان
قلعه سیب، سراوان
قلعه سیب، سراوان
استانی در جنوب شرقی ایران. استان خراسان و افغانستان در شمال، افغانستان و پاکستان در شرق، دریای عمان در جنوب، و استان های هرمزگان و کرمان در غرب آن قرار دارند. از نظر وسعت سومین استان ایران است. این استان متشکل از کوه های مرتفع و دشت های پهناوری است که دشت هموار و وسیع سیستان در شمال آن واقع شده است. آتشفشان خاموشِ تفتان، با ارتفاع ۳,۹۴۱ متر، بلندترین کوه آن است و آتشفشان های خاموش بزمان، کوه گزو، و رشته کوه های سفید و بم پشت جزو دیگر نقاط مرتفع این استان به شمار می روند. دشت وسیع هامون جزموریان و دریاچۀ هامون صابری همراه با آتشفشان های خاموش تفتان و بزمان نیز جزو عوارض مهم این سرزمین محسوب می شوند. رشته کوه های مکران، که از غرب به کوه های بشاگرد می پیوندد و دامنه های جنوبی خود را تا سواحل دریای عمان می گسترانند، جنوبی ترین کوه های این استان اند و دشت ساحلی نسبتاً همواری را در دامنۀ جنوبی و دشت پهناور هامون جزموریان را در شمال خود جای داده اند. مهم ترین رودهای این استان عبارت اند از هیرمند، که از افغانستان به سیستان وارد می شود، ایرانشهر، بمپور، سرباز، نیکشهر، و باهوکلات. کرانه های جنوبی آن را بریدگی هایی چون خلیج گواتر، چابهار، و پوزم تشکیل داده اند و بندر بین المللی چابهار را در کنار خود جای داده است. اقلیم آن گرم تا خیلی گرم و خشک و باد ۱۲۰روزۀ سیستان پدیدۀ خاص اقلیمی آن است. فرآورده های کشاورزی این استان عبارت اند از غلات، خرما، علوفه، مرکبات، محصولات جالیزی، برنج، انگور، پنبه، حبوبات، تنباکو، زیتون، پسته، بادام، و دانه های روغنی. ازجمله فعالیت های صنعتی و اقتصادی آن است شیلات، نساجی، تولید مصالح ساختمانی، قند و شکر، سیمان، گلیم و فرش ماشینی. استان سیستان و بلوچستان با ۲,۴۰۵,۷۴۲ نفر (۱۳۸۵) جمعیت از هشت شهرستان و ۳۶ بخش با مرکزیت اداری شهر زاهدان تشکیل شده است و شهرهای مهم آن عبارت اند از زابل، ایرانشهر، خاش، سراوان، نیکشهر، و چابهار. سیستان، که تاریخ نویسان یونان باستان آن را درانگیانا می نامیدند، مسکن قوم درانگای یا زرنکای بود و زرنک نام داشت. سَکاها در ۱۲۸پ م به آن جا حمله کردند و آن را سکستانه (سرزمین سکاها) نامیدند، که معرب آن سجستان است و ایرانیان آن را سیستان می خوانند و چون در جنوب خراسان قرار دارد به ملک نیم روز یا سرزمین جنوبی نیز معروف شده است. زرنک در روزگار باستان جزو امپراتوری هخامنشی بود. اردشیر بابکان سکستانه را فتح کرد و به صورت یکی از متحدان امپراتوری ساسانی اداره شد. مسلمانان در ۳۲ق سیستان را تصرف کردند، ولی ساکنان آن تن به تمکین اعراب ندادند و غالباً علیه فرمانروایان عرب شورش می کردند. معاویه سیستان را به اطاعت کامل درآورد. سیستان در روزگار عباسیان از زابلستان، زمین داور، و رخج تشکیل شده بود و فراه، جوین، و غزنه از شهرهای مهم آن بودند. صفاریان که از مردم سیستان بودند در قرن ۳ق سیستان را تصرف و چندی بعد آن را به سامانیان واگذار کردند. درپی آن غزنویان بر سیستان غلبه و سپس سلجوقیان آن جا را تصرف کردند و یکی از اخلاف صفاریان را با نام طاهر، که بنیاد گذار سلسلۀ کیانی سیستان است، به حکومت آن دیار منصوب کردند. سیستان از حملات ویرانگرانۀ مغول در امان نماند و به سختی آسیب دید و به دنبال آن امیرتیمور نیز سراسر سیستان را ویران کرد و تمام کانال ها و سدّها و مناطق آباد سیستان را ازبین برد. شاه اسماعیل صفوی در ۸۸۶ش سیستان را تصرف و امرای آن را مطیع دولت صفوی کرد. پس از مرگ نادرشاه، احمدشاه درانی سیستان را تصرف و آن جا را دستخوش آشوب و اغتشاش کرد. در ۱۲۴۴ش ایران به سیستان نیرو فرستاد و امنیت را دوباره در آن دیار برقرار کرد. مداخلات انگلستان در امور منطقه به جدا شدن بخش اعظم سیستان از ایران منجر شد و گُلدسمیت انگلیسی مرز میان ایران و افغانستان را تعیین کرد. سیستان ایران تا مدت ها بخشی از خراسان بود، ولی بعدها با بلوچستان توأم شد و استان سیستان و بلوچستان را پدید آورد. بلوچستان نیز از سرزمین های باستانی و تاریخی ایران است و نام آن در سنگ نبشته های بیستون و تخت جمشید به صورت مَکَه ضبط شده است، که احتمالاً همان مکران است. مکران در زمان خلافت معاویه به تصرف مسلمانان درآمد، ولی حکام عرب همواره از دستبردها و غارت گری های بلوچ ها در ستوه بودند. مسعود غزنوی بلوچ ها را به اطاعت درآورد و آنان را به شرق کوچ داد. نادرشاه افشار با بلوچ ها با مدارا رفتار و بخش وسیعی از بلوچستان و اراضی درّۀ سند را به آنان واگذار کرد. خان بلوچ در سال های بعد خود را تحت الحمایۀ انگلستان قرار داد و کلات را به هند واگذار کرد. در دورۀ قاجار، انگلیسی ها در امور بلوچستان مداخله کردند و با ایجاد خط مرزی، که هنوز هم رسمیت دارد، نیمی از بلوچستان را از چنگ ایران درآوردند و آن را به امپراتوری بریتانیا در هند ضمیمه کردند و بعدها آن را به کشور نوبنیاد پاکستان ملحق کردند. در تقسیمات کشوری ۱۲۸۵، سیستان جزو ایالت خراسان و بلوچستان ضمیمۀ ایالت کرمان بود. در ۱۳۴۰ سیستان و بلوچستان در هم ادغام شدند و استان سیستان و بلوچستان را تشکیل دادند.
قلعه سیب، سراوان
قلعه سیب، سراوان
استانی در جنوب شرقی ایران. استان خراسان و افغانستان در شمال، افغانستان و پاکستان در شرق، دریای عمان در جنوب، و استان های هرمزگان و کرمان در غرب آن قرار دارند. از نظر وسعت سومین استان ایران است. این استان متشکل از کوه های مرتفع و دشت های پهناوری است که دشت هموار و وسیع سیستان در شمال آن واقع شده است. آتشفشان خاموشِ تفتان، با ارتفاع ۳,۹۴۱ متر، بلندترین کوه آن است و آتشفشان های خاموش بزمان، کوه گزو، و رشته کوه های سفید و بم پشت جزو دیگر نقاط مرتفع این استان به شمار می روند. دشت وسیع هامون جزموریان و دریاچۀ هامون صابری همراه با آتشفشان های خاموش تفتان و بزمان نیز جزو عوارض مهم این سرزمین محسوب می شوند. رشته کوه های مکران، که از غرب به کوه های بشاگرد می پیوندد و دامنه های جنوبی خود را تا سواحل دریای عمان می گسترانند، جنوبی ترین کوه های این استان اند و دشت ساحلی نسبتاً همواری را در دامنۀ جنوبی و دشت پهناور هامون جزموریان را در شمال خود جای داده اند. مهم ترین رودهای این استان عبارت اند از هیرمند، که از افغانستان به سیستان وارد می شود، ایرانشهر، بمپور، سرباز، نیکشهر، و باهوکلات. کرانه های جنوبی آن را بریدگی هایی چون خلیج گواتر، چابهار، و پوزم تشکیل داده اند و بندر بین المللی چابهار را در کنار خود جای داده است. اقلیم آن گرم تا خیلی گرم و خشک و باد ۱۲۰روزۀ سیستان پدیدۀ خاص اقلیمی آن است. فرآورده های کشاورزی این استان عبارت اند از غلات، خرما، علوفه، مرکبات، محصولات جالیزی، برنج، انگور، پنبه، حبوبات، تنباکو، زیتون، پسته، بادام، و دانه های روغنی. ازجمله فعالیت های صنعتی و اقتصادی آن است شیلات، نساجی، تولید مصالح ساختمانی، قند و شکر، سیمان، گلیم و فرش ماشینی. استان سیستان و بلوچستان با ۲,۴۰۵,۷۴۲ نفر (۱۳۸۵) جمعیت از هشت شهرستان و ۳۶ بخش با مرکزیت اداری شهر زاهدان تشکیل شده است و شهرهای مهم آن عبارت اند از زابل، ایرانشهر، خاش، سراوان، نیکشهر، و چابهار. سیستان، که تاریخ نویسان یونان باستان آن را درانگیانا می نامیدند، مسکن قوم درانگای یا زرنکای بود و زرنک نام داشت. سَکاها در ۱۲۸پ م به آن جا حمله کردند و آن را سکستانه (سرزمین سکاها) نامیدند، که معرب آن سجستان است و ایرانیان آن را سیستان می خوانند و چون در جنوب خراسان قرار دارد به ملک نیم روز یا سرزمین جنوبی نیز معروف شده است. زرنک در روزگار باستان جزو امپراتوری هخامنشی بود. اردشیر بابکان سکستانه را فتح کرد و به صورت یکی از متحدان امپراتوری ساسانی اداره شد. مسلمانان در ۳۲ق سیستان را تصرف کردند، ولی ساکنان آن تن به تمکین اعراب ندادند و غالباً علیه فرمانروایان عرب شورش می کردند. معاویه سیستان را به اطاعت کامل درآورد. سیستان در روزگار عباسیان از زابلستان، زمین داور، و رخج تشکیل شده بود و فراه، جوین، و غزنه از شهرهای مهم آن بودند. صفاریان که از مردم سیستان بودند در قرن ۳ق سیستان را تصرف و چندی بعد آن را به سامانیان واگذار کردند. درپی آن غزنویان بر سیستان غلبه و سپس سلجوقیان آن جا را تصرف کردند و یکی از اخلاف صفاریان را با نام طاهر، که بنیاد گذار سلسلۀ کیانی سیستان است، به حکومت آن دیار منصوب کردند. سیستان از حملات ویرانگرانۀ مغول در امان نماند و به سختی آسیب دید و به دنبال آن امیرتیمور نیز سراسر سیستان را ویران کرد و تمام کانال ها و سدّها و مناطق آباد سیستان را ازبین برد. شاه اسماعیل صفوی در ۸۸۶ش سیستان را تصرف و امرای آن را مطیع دولت صفوی کرد. پس از مرگ نادرشاه، احمدشاه درانی سیستان را تصرف و آن جا را دستخوش آشوب و اغتشاش کرد. در ۱۲۴۴ش ایران به سیستان نیرو فرستاد و امنیت را دوباره در آن دیار برقرار کرد. مداخلات انگلستان در امور منطقه به جدا شدن بخش اعظم سیستان از ایران منجر شد و گُلدسمیت انگلیسی مرز میان ایران و افغانستان را تعیین کرد. سیستان ایران تا مدت ها بخشی از خراسان بود، ولی بعدها با بلوچستان توأم شد و استان سیستان و بلوچستان را پدید آورد. بلوچستان نیز از سرزمین های باستانی و تاریخی ایران است و نام آن در سنگ نبشته های بیستون و تخت جمشید به صورت مَکَه ضبط شده است، که احتمالاً همان مکران است. مکران در زمان خلافت معاویه به تصرف مسلمانان درآمد، ولی حکام عرب همواره از دستبردها و غارت گری های بلوچ ها در ستوه بودند. مسعود غزنوی بلوچ ها را به اطاعت درآورد و آنان را به شرق کوچ داد. نادرشاه افشار با بلوچ ها با مدارا رفتار و بخش وسیعی از بلوچستان و اراضی درّۀ سند را به آنان واگذار کرد. خان بلوچ در سال های بعد خود را تحت الحمایۀ انگلستان قرار داد و کلات را به هند واگذار کرد. در دورۀ قاجار، انگلیسی ها در امور بلوچستان مداخله کردند و با ایجاد خط مرزی، که هنوز هم رسمیت دارد، نیمی از بلوچستان را از چنگ ایران درآوردند و آن را به امپراتوری بریتانیا در هند ضمیمه کردند و بعدها آن را به کشور نوبنیاد پاکستان ملحق کردند. در تقسیمات کشوری ۱۲۸۵، سیستان جزو ایالت خراسان و بلوچستان ضمیمۀ ایالت کرمان بود. در ۱۳۴۰ سیستان و بلوچستان در هم ادغام شدند و استان سیستان و بلوچستان را تشکیل دادند.
wikijoo: سیستان_و_بلوچستان