کنایه از حلقه سماع ٠ دایره ایکه درویشان در حین رقص بر دور آن می گردند ٠
چرخگاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چرخگاه. [ چ َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از حلقه سماع. ( آنندراج ). دایره ای که درویشان در حین رقص بر دور آن میگردند. ( ناظم الاطباء ) :
به پهلو درافتاده از چرخگاه
زند چرخ خوابیده چون چرخ چاه.
ملاطغرا ( در هجو شیخ ریائی ، از آنندراج ).
|| جای رقصیدن. ( ناظم الاطباء ).
به پهلو درافتاده از چرخگاه
زند چرخ خوابیده چون چرخ چاه.
ملاطغرا ( در هجو شیخ ریائی ، از آنندراج ).
|| جای رقصیدن. ( ناظم الاطباء ).
جدول کلمات
مدار
کلمات دیگر: