( دهان آلای ) دهان آلاینده .
دهان الای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( دهان آلای ) دهان آلای. [ دَ ] ( نف مرکب ) دهان آلاینده. که دهن را آلوده سازد. ( یادداشت مؤلف ) :
نیست بر من روزه در بیماری دل زان مرا
روزه باطل می کند اشک دهان آلای من.
نیست بر من روزه در بیماری دل زان مرا
روزه باطل می کند اشک دهان آلای من.
خاقانی.
کلمات دیگر: