ممدوح و مخاطب شاعر مدیحه گوی
مدح نیوش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مدح نیوش. [ م َ ] ( نف مرکب ) ممدوح و مخاطب شاعر مدیحه گوی :
هیچ مادح را بهتر ز تو ممدوحی نیست
خاصه امروز که من مادح و تو مدح نیوش.
مدح گوینده چنین گوید با مدح نیوش.
هیچ مادح را بهتر ز تو ممدوحی نیست
خاصه امروز که من مادح و تو مدح نیوش.
سوزنی.
کیمیای زر درویش کف راد تو است مدح گوینده چنین گوید با مدح نیوش.
سوزنی.
کلمات دیگر: