کلمه جو
صفحه اصلی

خوب کلان

فرهنگ فارسی

تخم بارتنگ خوب کلا

لغت نامه دهخدا

خوب کلان. [ ک َ ] ( اِ مرکب ) تخم بارتنگ. ( ناظم الاطباء ). خوب کلا. خاکشی شیرین. خُبّه. اطراطیقوس. حالبی. شفترک. ( یادداشت بخط مؤلف ). در انجمن آرای ناصری آمده : گیاهی است که تخم آنرا خاکشی و شفترک گویند و غیر بارتنگ است ولی در جهانگیری و برهان بمعنی بارتنگ آمده و رشیدی این معنی را نپذیرفته است.


کلمات دیگر: