کلمه جو
صفحه اصلی

خوب خوی

فرهنگ فارسی

خوشخوی خوش خلق

لغت نامه دهخدا

خوب خوی. ( ص مرکب ) خوشخوی. خوش خلق. آنکه خلق نکو دارد :
خنک آنان که خداوند چنین یافته اند
بردبار و سخی و خوب خوی و خوب سیر.
فرخی.


کلمات دیگر: